2794

فوت فرزند دوم و مشکلات خانوادگی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 265 بازدید

سلام خسته نباشيد !

من حدودو ٤٠ روز پيش فرزند دومم به دنيا آمد اما بعد از دو روز در خانه فوت كرد و علت مرگ هم هنوز نميدونم! جواب پزشكي قانوني نيومده!

بعد فوت فرزندم خانواده ی همسرم حرف ها و كارهایی كردن كه من به شدت ازشون متنفرم تمام اين حرف ها و كارها زمانی بوده كه همسرم نبوده يا يه جوری همسرم رو قانع كردن! حرفشون اين بوده كه چون همسرم  به خاطر كارش سر مادرش داد زده اونم نفرين كرده و فرزند من مرد، و اينكه خواهرش آمده تمام وسايل يخچال منو خالي كرده برده خونه ی مادرش و وسايل بچه رو كه قرار بوده ببر خونه ی مادرش رفته انداخته تو راه پله ی خونمون! من خونه ی مادرم بودم!

از اول ازدواج كلان دخالت و حرف های زيادی زدن كه يا پشت گوش انداختم يا با همسرمم سرش دعواهايی شديدی كردم! همسرمم يک مردي كه از نظر مالی كلان وابسته به پدرش و برای همين هيچی نميگه به كارهای خانواده اش! 

حالا من يه مدت كه ديگه قطع رابطه كردم ولي اونا هی زنگ ميزنن يا ميان خونمون ولی من محل نميدم بهشون حتی پذيرايی هم نميكنم! واقعا متنفرم هی هم به همسرم ميگم خدا كنه پدرت بميره ما راحت شيم يا اينكه بچه خواهرات بميرن بيان خونه ی اونا رو هم خالی كنن! 

از همسرمم متنفر شدم به خاطر اينكه از اول در مقابل رفتار خواهر و مادرش سكوت ميكنه و همش به من ميگه تو كوتاه بيا ، منزل و محل کار شوهرم تو يه كوچه پيش خونه ی پدرش و اينكه همسرم تک پسر و چون دو تا فرزند من دختر بودن در بارداری خيلی اذيتم ميكرد زخم زبون ميزد كه يه پسر برام نياوردی، من الان عذاب وجدان هم دارم كه راضی بودم فرزندم سقط بشه ولی به دنيا نياد ولی تو همين دو روز عاشقش شدم و دوريش اذيتم ميكنه ! از نظر دكتر و كارهای پزشكی و لباس چيزی براش كم نذاشتم و حتی از دختر بزرگترم بيشتر بهش خرج كردم كه همشو با دعوا از همسرم پولش ميگرفتم واسه همين نفرتم به همسرم بيشتر ميشه! همسرم مرد آروم هست و در مجموع دنبال جنجال و گرفتن حقش نيست هركی هركاری يا حرفی بزن مهم نيست براش!فقط به من زورش ميرسه


پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
قبل از هر چیزی از دست دادن فرزندتون رو به شما تسلیت میگم امیدوارم خداوند به شما صبر عطا کنه
در مرگ فرزند شما فردخاصی مقصر نبوده واین موضوع بخاطر کوتاهی شما واطرافیانتان اتفاق نیفتاده است لکن بخاطر مواردی که در دوران بارداری پیش امده احساس خشم شما نسبت به اطرافیانتان بیشتر شده وهمه را در این موضوع مقصر میدانید
من حال شما را کاملا درک میکنم وقصد ندارم بگویم سعی کنید با اطرافیانتان مهربان باشید لکن دوست عزیز از شما میخواهم کمی واقع بین باشید و مسائل را بهم ربط ندهید
مرگ فرزند شما ربطی به اختلافات شما با خانواده همسرتان نداشته است
همسر شما همانطور که اشاره کردید شخصیت آرامی دارند و بخاطر موقعیت شغلیشان نمیتوانند با خانواده شان وارد بحث شوند اینکه شما هم ارزوی مرگ پدر ایشان را میکنید و با خانواده شان طبق گفته خودتان بی احترامی میکنید واکنشی نشان نمیدهند نشان از این دارد که شرایط روحی شما را هم درک کرده اند و اینطور نیست که فقط با شما رفتار نامناسب داشته باشند قطعا ایشان هم به عنوان پدر فرزندتان از این واقعه ناراحت هستند و اوضاع روحی مناسبی ندارند اگر این روند همچنان ادامه داشته باشد میتواند برای شما مشکل ساز شود
یادتان باشد شما یک فرزند دیگر دارید و درقبال فرزندتان مسئول هستید سعی کنید  تمرکزتان را معطوف به فرزند وهمسرتان کنید سعی کنید با توجه به مدت زمان کمی که از زایمان شما میگذرد و اتفاقاتی که در این مدت شاهد آن بودید از نظر بدنی خودتان را تقویت کنید ورزش کنید و خودتان را با فعالیتی مشغول کنید
یقین داشته باشید که خیر وصلاحی در این ماجرا بوده و به خداوند توکل کنید
صرف نظر از جنبه روانشناسی توصیه میکنم از دیدگاه مذهبی هم به این موضوع نگاه کنید  وروایاتی که آمده را مطالعه کنید چرا که فرزند شما جایگاه بالایی نزد خداوند دارد
  توجه شما رو تنها به بخشی از روایات که در این زمینه وارد شده و نشانگر دیدگاه اسلام در این رابطه است، جلب میکنم
1. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هرگاه کودکی از مؤمنان از دنیا رفت، منادی در ملکوت آسمان و زمین ندا می دهد که فلانی فرزند فلانی از دنیا رفته است، اگر پدر یا مادر یا یکی از بستگان مؤمن او از دنیا رفته باشد کودک را به نزد او می برند تا از او پرستاری کند و اگر کسی یافت نشد، او را به حضرت فاطمه (س) می سپارند و آن حضرت، تا زمانی که یکی از پدر یا مادر یا نزدیکانش به او ملحق شوند، از کودک نگهداری می کنند و بعد کودک را به آن فرد تحویل می دهند.
 2 . باز از امام صادق (ع) نقل شده است: خدای بزرگ ابراهیم و ساره را متکفل نگهداری از کودکان مؤمنان قرار داده است؛ در قصری با شکوه از درّ بهشتی.  و در روز قیامت این کودکان را لباس نیکو پوشانده و خوش بو می کنند و آنان را به پدر و مادرشان هدیه می دهند. این کودکان پادشاهانی هستند در بهشت همراه با والدینشان و این است معنای قول خداند که می فرماید: «کسانی که ایمان آوردند .... فرزندان آنها را به آنان لاحق می کنیم».
 3 . از پیامبر بزرگ اسلام (ص) نقل شده است که فرمودند: کودکان مؤمنان در روز قیامت آن گاه که زمان حسابرسی خلایق می رسد حاضر می شوند. خدای تعالی به جبرئیل می فرماید: اینان را به بهشت وارد کن؛ کودکان بر دروازه های بهشت می ایستند و از پدران و مادران خود سؤال می کنند. خازن بهشت به آنان می گوید: آنان مثل شما نیستند و گناهان و خطاهایی دارند که باید از آن بازخواست شوند. کودکان صدای خود را با گریه بلند می کنند؛ پس خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل این چه صدای گریه و زاری است که بلند شده است؟ جبرئیل عرض می کند: خدایا! تو خود از من داناتری، اینان کودکان مؤمنان هستند و می گویند ما وارد بهشت نخواهیم شد تا زمانی که پدران و مادران ما وارد بهشت شوند. پس خدای تعالی می فرماید: ای جبرئیل در میان جمع وارد شو و دست پدران و مادران آنان را بگیر و همراه کودکان – به خاطر رحمتی که دارم - وارد بهشت کن.
با توجه به مطالب بالا ودیدگاه اسلام در این مورد واحادیثی که نقل شده امیدوارم حداقل دیگه خودتون رو با افکار منفی آزار ندیدو عذاب وجدان نداشته باشید
مادر عزیز گاهی ما اینقدر به نداشته هامون فکر میکنیم که قدر داشته هامون رو نمیدونیم وبه اطرافمون بی توجه هستیم
شما یک دخترمعصوم دارید که باید عشق مادریتون رو نثارش کنید .همسری دارید که کنارتون هست ومیتونید باز هم صاحب فرزند شوید
امیدوارم این روزها رو هرچه سریعتر سپری کنید و روزهای خوبی را در کنار عزیزانتون تجربه کنید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha