یه موضوع برای خواهرم پیش اومده و نیازمند کمکه چون داریم زجر کشیدن شو هر روز گریه زاریشو میبینیم و دلمون برای پاره تنمون شکسته که نمیتونیم کمکش کنیم.
شوهر خواهر بنده تو دوران عقد بهش خیانت میکنه مثل اینکه مورد تجاوز قرار داده دختر دایی شو بعد عروسی خواهرم خودش متوجه این کارش میشه چون اون خانوم حالا چه مقصر بود چه نبود ازش شکایت میکنه و اونم با جریمه هر ماه میده به اون خانوم تا زندان نره خواهرم که این موضوع رو میفهمه برای اینکه شوهرش همین آسیب روحی که بهش وارد کرده به اونم وارد کنه بهش خیانت میکنه و مدرک هم به جا میزاره تا بهش ثابت کنه که اونم میتونه اینکارو انجام بده و به قول خودش اونو با اینکار زجر بده بعد این جریانا باردار میشه اتفاقهایی که افتاد رو میشه موضوع با خانواده ها در میون گذاشته میشه و تا پای طلاق هم میرن با بچه تو شکم که متوجه میشن بارداره حتی برای از بین بردن بچه هم اقدام میشه به خواست شوهرش که بچه رو بندازه و مهریه نخواد توافقی جدا شن تا هیچ شکایتی در کار نباشه اما موقع آزمایش سونوگرافی متوجه شدن هیچ اتفاقی نیفتاده و بچه زنده و سالم موند که خواست خدا بود شوهره پشیمون میشه در خواست طلاق و جدایی رو نادیده میگیره حتی برگه هایی که برای رفتن به دادگاه یبوده رو پاره میکنه که دوباره با زنده بودن بچه همه چی رو از نوع شروع کنن میرن سر زندگیشون الان 6ماه از اون قضیه میگذره تو این مدت خواهرمو از بیرون رفتن خونه منع میکنه و حتی هیچ جا نمیزاره بره حتی خونه مادرش تو دوران بارداری هم فقط و فقط برای آزمایش و دکتر اجازه بیرون رفتن از خونه رو داشت یعنی کاملا باهاش مثل یک زندانی یا برده رفتار میکنه الان جدیدا دوباره یاد اون دوران تلخ افتاده که بازم بره پیگیر شه تا آزمایش دی ان ای بده در صورتی که الان از نظر ظاهری، رفتاری اندامی بچه مثل خودشه دقیقا کپی برابر اصل پدرشه حالا میگه حتی اگه جواب آزمایش درست یا غلط هم باشه تصمیم داره بزاره بره از پیش خوانوادش چون دیگه تحملش رو نداره پس چه آزمایشی باشه چه نباشه اینا زندگی رو هوایی دارن ما خواستیم با این شرایط بچه و خواهرم و در اختیار ما قرار بده تا دوباره اقدام به طلاق داشته باشن آقا قبول نمیکنه دوست داره باشه تا زجرش بده و راهکاری که از شما میخوام سرنوشت این نوع زندگی میدونم غلطه سر لجبازی ادامه داره اما باید چیکار کنیم خواهرم و از حصاری که توش گیر افتاده نجات بدیم و سرنوشت مهریش چی میشه چون قرار بود توافقی طلاق بگیرن همه چی محضری گذشت تا راحت جدا شن اما بلافاصله بعد امضا از این رو به اون رو شده و زنده بودن بچه رو بهانه کرده گفت که نمیخواد طلاق بده و برگردن سر زندگیشون و حالا بعد این مدت دوباره ناسازگاری میکنه تا اذیت شن زن و بچش. قابل بیانه که خودشم آدم نرمالی نیست بعد عقد متوجه شدیم تحت نظر روانپزشکم بوده تو دوران عقد همش پیش مشاور میرفتن تا مشکلاتی نداشته باشن سنشونم خواهرم متولد 74شوهرش متولد69 و به مدت 3سال عقد به دلیل سن کمشون و 2سال و نیم عروسی کردن و هر دو درس خونده هم هستن و تحصیلات دارن اون آقا هم خیلی از گند کاریاش مشخص شده که واقعا خجالت آوره گفتنش بسیار عصبی و کمی دست بزن و پرخاشگر و خودبین و مغروره و غده. لطفا راهنمایی کنید چیکار میشه کرد با این شرایط من خودم به عنوان یه خواهر فقط از خدا راحت شدن از اون زندگی دیوانه کننده رو میخوام چون خواهرم با این کار ابلهانش فقط باعث ضرر خودش و آبرو ریزی شده خانواده شوهرش بعد این جریان ها تمام اسباب و اثاثیه رو بردن تو خونه خودشون تو یک طبقه هستن زن و شوهر تو یک خونه زندگی میکنن اما جدا جدا فقط تنها رابطه شون حرفایه عادیه کلامیه قبلا با وکیل مشورت شد از طرف خانوادم هزینه ها هم دادن فقط طلاق کنسل شد هیچی بود لطفا هر کمکی میشه دریغ نکنید ازم .شدیدا نیاز به راهنمایی دارم پیشاپیش ممنونم از راهنمایتون
الان 6ماه از به دنیا اومدن بچه میگذره و9ماه هم که بارداریش سپری شد جدیدا سر این قضیه بحث داریم شوهر خواهرم از پدرم درخواست پول میکنه برای رفتن به آزمایش دی ان ای که کل خانواده راضی نیستیم پولی از این بابت داده شه. پدرم میگه دختر من تو خونه تو اینجور شد اینکارو کرد به من چه که تو شک داری آره اگه زنت تو دوران نامزدی تو خونه من بود اینکارو میکرد تمام هزینه هارو میدادم حتما همه چی رو قبول میکردم. دست به خود کشی هم زده چون خودش باور نمیکرد اینکارو انجام داده همون اوایل دعواها و بارداریش شوهرش حتی گفته شیر گازو باز میکنم هر دو مون بمیریم خانواده شوهرش بعد این جریانا تمام اسبابو اثاثیه رو بردن تو خونه خودشون تو یک طبقه از خونشون هستن که مثلا مراقب رفتار پسرشون باشن . خواهرم مطمئنا فقط برای بچه باهاش یکجاست و ترس از اینکه نکنه شوهرش ازش شکایت کنه و بره زندان هم داره یعنی کلا خودش از خداشه نجات پیدا کنه و فکرمیکنه ما تو جمع دوباره قبولش نکنیم این گفته خودشه وسوال های من از شما اینه :
1.اون مهریه تکلیفش چی میشه با اینکه امضا شد بخشیده بشه تا طلاق توافقی بگیرنو میگم؟
2.بچه 6ماهه شیر خوارهش چه میشه مطمئنا مادر دل نمیکنه از بچش،حق حضانت مادر چه جوریه بعد جدایی؟
3.مدارکی که خودشون داشتن شوهرش پاره کرده اگه بخوایم ادامه بدیم مراحلو باید از اول همه چی پیش بره یا مدارکی که تو دادگستری بود هنوزم میشه ازش استفاده کردچون توافقی داشت پیش میرفت؟ به وکیلش گفتیم شده دیگه ادامه نده در صورتی که اولین نامه از دادگاه براش ارسال شد
4.اگه به فرض مثال جواب آزمایش نشون داد بچه مال پدرش نیست سرنوشت خواهرم مثلا با شکایتی که ازش بشه از طرف شوهرش چیه.
لطفا هر کمکی میشه دریغ نکنید ازم شدیدا نیاز به راهنمایی دارم ما وخودش راضیه به طلاق حتی اگه بچه رو نخواد شوهرش قبول میکنیمش،خود همسرشم فقط برای لجبازی و اذیت کردن تا حالا اینجور پیش رفتن این مدت،قبلا هم تو عقد یه مسائلایی داشتن که با رفتن پیش مشاور حل نمیشد یا اگه میشد از 1ماه کمتر خوب بودن دوباره باز همون میشد معلومه این آقا خودش علاقه ای نداره اگه داشت نمیگفت میخوام زجر بکشی زندگی زیر یک سقفشون فقط ظاهریه باطنی ویرانه که علاقه ای به بازسازیش نیست ،پیشاپیش ممنونم از راهنمایتون
پاسخ سلام اگر گهگاهی درد دارید مثلا زمان تخمک گذاری این دردها طبیعی است و جای نگرانی وجود ندارد موفق باشید
پاسخ با عرض سلام بدون شک این حق هر دو زوج است که در مورد تعداد و فاصله سنی فرزندان تصمیم گیری و اظهار نظر کنند . گفتگو دراینباره نیازمند تسلط بر مهارت مذاکره است ، پیش نیاز مهارت مذاکره ، تسلط بر مهارتهای...
پاسخ با سلام واریکوسل خصوصا به دنبال ایستادن سرپا و زور زدن ، میتواند منجر به درد شود. لازم است یک نوبت معاینه و ارزیابی شوید. میتوانید جهت بهبود درد از مسکن و ضد التهاب استفاده کنید.
من در هفته بیست ونه و پنج روز بارداری هستم ودر سونوگرافی هیدرونفروز دوطرفه دبده شده ک تو جوابش نوشت
پاسخ مجدد یک هفته بعد تکرار کنید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید