سلام
من نوشته های قبلی شما و راهکارهای همکارانم رو هم مطالعه کردم.لازمه هست مواردی رو اضافه کنم...
بابت تمام اتفاق هایی که تجربه کردید و می کنید متاسفم. امیدوارم که خود شما هم متوجه ردی از اتفاق های تکراری در زندگی خودتون شده باشد. تکرار زندگی مادری که کتک می خورده در 2 زندگی بعدی شما ... بعضی وقتها اتفاق ها ما رو به سمتی می بره که قربانی باشیم و ناخواسته روی صندلی قربانی بشینیم.
قبل از اون باید بگم فکر نمی کنید این که دیگری خودارضایی داره یا هر عمل دیگه ای می کنه نباید باعث این بشه که ما خودکشی کنیم ؟ و این که به دلیل رفتار دیگری دنیا روی سر ما خراب بشه یک دیدگاه منطقی نیست. ما در برخورد با این موضوع میتونیم ناراحت بشیم، عصبانی بشیم، غمگین بشیم و احساس بدی داشته باشیم ولی این که دنیا روی سر ما خراب شده باشه و همه چیزتمام شده باشه درست نیست.
این که انتظار داشته باشیم همسر خوبی داشته باشیم ارتباط عاشقانه ای داشته باشیم هم منطقی است اما این که انتظار داشته باشیم به این دلیل که 2 بار ازدواج کردیم نباید اتفاق خاصی برای ما بیوفته غیر منطقی هستش.
مساله اصلی این است که شما عمیقا به این فکر کنید که چرا دارید نقش قربانی رو بازی می کنید. جالب هستش که بدونید ما تنها روی رفتار، افکار و احساس های خودمون کنترل داریم و کنترلی روی دیگری نداریم.
بنابراین من شما رو دعوت می کنم به این که در قدم اول روی خودتون تمرکز کنید تغییر درون ما دنیای بیرون رو تغییر خواهد داد. اول روی خودتون تمرکز کنید و خواهید دید که به مرور دریچه های متعددی برای تغییر و راه های امیدبخشی در زندگی برای شما باز خواهد شد.
یادمون باشه شفا زمانی اتفاق می افته که از صندلی قربانی بلند بشیم و زندگی جدید رو این بار در نقش قهرمان شروع کنیم.در این راه استفاده از خدمات مشاوره حضوری و حرفه ای می تونه بسیار به شما کمک کنه...
ذهن خودتون رو از تغییر دیگری کاملا جدا کنید و در ابتدا فقط و فقط روی خودتون تمرکز کنید.
برای شروع می تونید کتاب تاثیر سایه رو بخونید...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید