2794

سلام حالم خيلی بده. بچه بودم بابام به خاطر زن های ديگه مامانمو ميزد با شلنگ، كمربند و... يه خورده بزرگتر شدم اجازه بيرون رفتن نداشتم عقده شده برام برم پيش دوستام رفتم محبت رو از پسرا گدايی كنم ١٥سالم بود با يه گروه نمايشی اشنا شدم كه كار كنم و از خونه فراركنم اما بعد چند ماه بهم تجاوز شد ابروم همه جا رفت بخاطر گناه نكرده اولين خواستگار رو قبول كردم و سياه بخت شدم كتک خوردم درحد مرگ خيانت ديدم. به زور از جلو بهم نزديک شد اما ازترس اينكه برگردم اون خونه به مامانم اينا نگفتم تا اينكه بخاطر كبودی فهميدن و جدا شدم توو سن ١٦سالگی شدم ديوونه و گوشه گير. همسر فعليم مرد خوبيه ولی بجای اينكه بشه مرهم زخمام نمک پاشيد روشون ديدم توو سايت های صيغه و سكسی عضوه شبكه اجتماعی به اسم مجرد عضوه. بخشيدم اما نابود شدم شب ها تا صبح زيرپتو قايم ميشدم و شاهد خودارضاييش. دلم مرگ ميخواست كتكم ميزنه الانم برام عقده شده بشه همسر موردعلاقه ام. رابطه زناشويی افتضاحه ماهی دوبار اونم به اصرار من كه البته با بدنم مثل يه چيز نجس برخورد ميكنه.

پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز ممنونم که ما رو انتخاب کردید.
از اتفاقاتی که برای شما افتاده بسیار متاثر شدم و باهاتون احساس همدردی می کنم و درک می کنم که چه شرایط سختی داشتید
دوست عزیزم به سن خودتان و همسرتان اشاره نکردید؟ همسر فعلی شما می دانسته که به شما تجاوز شده یا خیر؟ با همسرتان چطور ازدواج کردید؟ و چند سال است که از این ازدواج می گذرد؟ فرزندی دارید یا خیر؟  برای راهنمایی بهتر لطف کنید که این سوالات را پاسخ دهید 
پیشنهاد می کنم به یک زوج درمانگر و سکس تراپیست حضوری مراجعه کنید تا علت را مشخص کنید و بعد به فکر راه حل آن باشید 
برایتان آرزوی خوشبختی و آرامش دارم 
نسترن بلک شاهی 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha