سلام من دوسال و چند ماهی میشه ازدواج کردم یه بچه یازده ماهه هم دارم شوهرم قبلا اعتیاد داشته همچنین پدر و برادرش ک از ما کتمان کردن و من بعد از ازدواج فهمیدم...که بهم گفتن میخواستی تحقیق کنی ....الانم شوهرم همش طرف خونوادشه انتظار داره اونا هرکاری کنن من هیچی نگم هر رفتاری کنن من ساکت باشم میگم بهش چرا میگه چون خونواده ی من هستن و سرشون حساسم ...خونوادش هم میان پیشش چندتا چیز بش میگن دخالت میکنن همه کار میکنن چون به عروس حسادت میکنن اگه یه روز از خونوادش ناراحت باشم بیام خونه ناراحت باشم با کتک و دعوا منو میفرسته خونه اقام بچمو میبره براشون خیلی خسته ام همیشه اینه داستانمون ...خیلی دخالت میکنن یاخودش دخالتشون میده اصلا درکـ نمیکنن میدونن پسرشون مشکل داره ومن باهاش ساختم باز ول نمیکنن و مشکل درست میکنن ضمن اینکه خواهر و برادر بزرگترش طلاق گرفتن
در ضمن من ۲۹سالمه و شوهرم ۳۶سال تحصیلات من لیسانس وشوهرم زیردیپلم شغلشون هم آزاده منم خونه دار
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید