شوهرم قبل از ازدواج عاشق دختری بوده و رفتن خواستگاریش ولی بهش جواب منفی دادن .. ولی الان که با من ازدواج کرده میگه هیچ علاقه ای بهش ندارم و با تو خیلی خوشبختم . شوهرم خیلی ادم احساساتیی هست و من میترسم گاهی بهش فکر کنه و یه خواهرش همیشه در مورد اون دختر و خانوادش جلو شوهرم یاداورشون میشه و میگی فلانی الان فلان جاست و فلان کار میکنه و هی اطلاعات ازشون به شوهرم میده و حتی عکساشونو براشون میفرسته . دلم رو خون میکنه . یه بار وسط دعوا بهم گفت اره من فلانی جانم رو دوست داشتم ( اسم عشقشو گفت ) والان من حساسم اسمشو بشنوم و بیارم و یا اون بگه . تو فیلما میبینم که یه آقا عاشق یه دختری شده فورا تحت تاثیر قرار میگیرم و سرخ میشم از اینکه من چه بی غیرتم با یکی زندگی میکنم که عاشق بوده و چند بارم جلوم اسمشو اورده بوده .. وحتی تو دوران نامزدی با یه ایمیلی که ترکیب اسم خودش و عشقش بوده ، اومده بود با من چت کنه . من بعد از اون فهمیدم که اون قبل از من عاشق یه دختره دیگه ای بوده که باهاش ازدواج نتونسته بکنه و همه خونوادشم میدونستن و بهم متلک میگفتن که فلانی عاشق بوده و اینا .. دلم شکسته چیکار کنم ؟ گاهی یادم میاد بدجور دلسرد میشم از زندگی باهاش . کمکم کنید مشاورین محترم
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید