سلام،مادرشوهر من فوق العاده دختراشو دوست داره و کارایی برای دختراش میکنه که من جایی ندیدم کسی بکنه بعد از اونطرف باما خیلی بدرفتاری میکنه و پرتوقع اس! میگه هرچی دارین باید باخواهرات نصف کنین و درامد اونا از ما بیشتره ولی همه جا میگه اونا هیچی ندارن برای کار کردن فقط به من کار میده و من تک عروسم فعلا خواهرشوهرام و بچه هاشون میشینن میخورن و میپاشن و یکی از خواهرشوهرام ک کارمنده ۲۴ساعت اونجاس ولی دست به سیاه تا سفید نمیزنه و کاراشونو زنگ میزنن ک من انجام بدم و داماداش باهاش خیلی بدن صدبار جلو من فحشش دادن سر هیچی بخدا! ولی همش تعریف شون میکنه و میره نازشون میکشه مخصوصا شوهر اونی که کارمنده!! نوه هاشو نگه میداره و بداشون خرج میکنه و پذیرایی و.... ولی منم ی مدته دارم کم میرم یعنی تا زنگ نزنه نمیرم بعد ماک میریم غذای سر سری و هی کار و..... بعدم هی میگه ک دیشب فلان چیز خوردیم فلان کار کردیم و.. وقتی کار داره درجا میزنه شوهر من و هی بهش میگن تنبل و... از دست توهین هاش و دوچشمی هاش خسته ام دیگه
من نمیگم پسر
ما میگیم آقا دختر و پسر مثل هم
من اگه عروس بدی بودم ناراحت نمیشدم ولی الان ۴ساله ک خودم براشون کشتم از کمک و.... ولی اوایل که من۱۵ ساله بودم هی اذیتم کردن تا الان ک ۲۵ ساله ام تقریبا
مادرشوهر من عقده ایه پدرش به دختراش اهمیت نداده حالا من بدبخت باید جور بکشم
بدتر از همه اینه ک یه دونه برادر شوهر دارم و اون شهرغریبه و مادرشوهرم چون دوره ازش توقع نداره ازش ناراحت نمیشه و مثل دختراش باهاش رفتار میکنه و تحمل این یه موردو ندارم که جاری رو هم بزنن تو سرم
الان ک هرجا میرن خاستگاری میکوبنش تو سرم
خواهشا جواب بدید ممنون
سلام دوست عزیز
تشکر از اینکه سوالتون رو با ما در میان گذاشتید
بنظر میرسه بخاطر رفتارهای خانواده همسرتان در گذشته از انها دل ازرده هستید و دید ونگاهتان به این موضوع منفی هست
وقتی با قضاوت منفی و فکر های منفی به دیدار ایشون میروید احساسات بد بیشتری را تجربه می کنید
معمولا در خانواده های ایرانی با پسر وعروس راحت وخودمانی تر رفتار میشه تا با داماد خانواده و معمولا خانواده ها با داماد رودربایستی بیشتری دارند و با عروس خودمانی تر هستند واین دلیل بر بی احترامی به شما و نادیده گرفتن همسرتان نیست
توصیه میکنم زندگی خودتان وهمسرتان را اولویت قرار دهید و سعی کنید از زندگی در کنار خانواده تان لذت ببرید
میتوانیدبرای بهبود روابطتان با مادر شوهرتان اقداماتی بکنید مثلا نظراتشون رو در مورد بعضی موارد بپرسید مثل پخت یک غذا تا احساس کنند برای شما فرد ازار دهنده ای نیست . به مناسبت های مختلف پیام تبریک بدهید
بنده مشاوره های قبلی که در سایت با کارشناسان داشتید را مطالعه کردم ودر جریان گذشته وارتباط شما با خانوده خودتان ونحوه ازدواجتان هستم .شاید به دلیل ازدواج زود هنگام شما وعدم حمایت والدینتان گاهی پیش بیاید که مادر شوهرتان با کنایه بخواهند با شما صحبت کنند لکن مهم زندگی فعلی شماست
دست از مقایسه بردارید که چه رفتارهایی با چه کسانی دارند و در مورد خودتان وافزایش اعتماد بنفستان تلاش کنید
به دلیل شباهت سوال شما با یک سوال دیگر وپاسخ کامل کارشناس به این مورد لینک سوال وجواب را برای شما میگذارم وپیشنهاد میکنم حتما پاسخ کارشناس محترم رو مطالعه کنید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید