سلام، من دختری 23 ساله هستم، در سن 17 سالگی با پسر دایی خودم که 13 سال از خودم بزرگتر بود ازدواج کردم ولی متاسفانه او بسیار مطیع خانواده اش بود و مادرو خواهرش بسیار در زندگی ما دخالت کردند من طبقه 4 خانه مادرش زندگی میکردم او در همه مسائل دخالت میکرد و پسرش هم طرفداریشو میکرد عمر زندگی ما 8 ماه بیشتر دوام نیاورد،اون منو به خانه پدریم گذاشت و دیگه دنبالم نیومد همه کاری برای درست شدن زندگیم کردم ولی یه دست صدا ندارد اون هیچ قدمی بر نداشت خودش بعد یک ماه رفت دادگاه ، الان 4 سال از اون ماجرا میگذره نه حاضر به زندگیه نه حاضر به طلاق و من رو بلاتکلیف رها کرده، خسته شدم؛ بسیار افسردم از این بلاتکلیفی از این دادگاه رفتن از همه چی خستم فقط دلم میخواد از سرم شرش کم شه ولی اون راضی نمیشه. چیکار کنم؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید