سلام خدمت خانم بلک شاهی
مادری هستم ۳۵ ساله که در سال اول ازدواج با همسرم دچار اختلاف شدیدی شدم که چند سال طول کشید و سرانجام علی رغم میل باطنی مجبور به ادامه زندگی شدم.بعد از بازگشتم باردار شدم و یک پسر دارم که به تازگی وارد ۵ سالگی شده اما متاسفانه خانواده همسرم همچنان در زندگی ام دخالت میکنند.در خانوادشان مادر فقط یک بازیچه است و هیچ کدام حرمت واقعی مادر را نگه نمیدارند(نه دخترها و نه پسرها).مادر شوهرم اجازه نداد به فرزندم شیر بدهم و الان هم در زمانی که حضور ندارم دائما ذهنیت فرزندم را نسبت به من تیره میکنند.همسرم فردی بی مسئولیت و به عبارتی بچه ننه است.از خودش هیچ اختیاری ندارد.الان که با همه چیز میسازم فقط نگرانی من ترس از رفتار پسرم است.چگونه باید با تصویر سازیهای منفی خانواده همسرم مقابله کنم.
پاسخ سلام دوست عزیز ازدواج یکی از مهمترین مقوله هایی هست که هر جوانی به مقتضای سن خودش درگیر این موضوع خواهد شد سن مشخصی برای ازدواج وجود نداره گرچه اگر به دنبال عدد خاصی باشیم معمولا روانشناسان معتقدند 23...
پاسخ سلام عزيزم ... شما سوالتون ناقص هست! گفتين ديگران تو زندگيتون دخالت ميكنن ولی اون ديگران منظورتون كی هست و اينكه دخالت اونها چی هست هيچ توضيحی ندادين و اينكه محدود میكنن ، چه محدوديتی و در رابطه با چه...
پاسخ باسلام دوست عزيز هركس شخصيت منحصر به فردی داره مثلا بعضی از افراد درونگرا هستند اين افراد كم حرف و گوشه گير هستند و خيلی اهل ارتباط برقرار كردن نيستند و برعكس برخی از افراد برونگرا هستند بنابراين نمي...
واکنش اطرافیان در مورد دختردارشدنم
پاسخ سلام و وقت بخیر متاسفانه باور های این چنینی در کشور ما وجود دارن شما باید شکر گذاری کنید که صاحب فرزند میشین و اینکه دختر یا پیر در جامعه امروزی تفاوت زیادی ندارند .سعی کنید از این افکار منفی دوری کن...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید