2794

افسردگی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 60 بازدید

با سلام.من ۲۸ساله هستم  ۱۰ساله که ازدواج کردم یه دختر ۹ساله هم دارم, خانواده ی من طوری بودن که من با اولین خواستگارم ازدواج کردم با یکی از فامیل های دور مادرم, تا کسی از نزدیک خانواده ی منو نبینه باورش نمیشه که من چطور دوام اوردم این چند سال.خیلی بی درکن در مورد همه چی بی منطق,......اگه یه روز کسی باخانواده من رفت امد کنه بی شک دیونه میشه, منم به خاطر کلی مشکلات زودتر ازدواج کردم اما چون هم سنم کم بود هم عقلم نمیرسید بدون معیار ازدواج کردم فقط میخواستم ازدواج کنم و راحت بشم از اون خونه.متاسفانه شوهرمم هیچ دست کمی از خانوادم نداره یعنی خیلی بی درک و منطقه, من خودم فقط تونستم دیپلممو بگیرم شوهرم سیکله,من ۱۷سال خونه پدرم بودم هیچوقت به یاد ندارم  که از ته دلم  خندیده باشم, بعدشم که ازدواج کردم باز همونطور زندگیم گذشت من همون ماه اول زندگیم باردار شدم ناخواسته..الان مشکل من اینه که دوست دارم زندگیم ارامش داشته باشه و بدون غصه با شوهر و بچم زندگی کنم اما شوهرم هیچ وقت منو درک نکرده بلکه همیشه عذابمم داده با حرف زدنش با کارهاش با رفتارش,بخدا  هر چه تلاش میکنم زندگیم خوب باشه نمیشه فقط تو خودم میریزم, اگه مریض باشم شوهرم اونقد درک نداره که ازم مراقبت کنه یامنو دکتر ببره با حرفای بی ربطش بیستر حالمو بد میکنه, اگه بگم مارو بیرون ببر شاکی میشه که چرا همش شمارو باید بگردونم!حرفاش مثل بچه هاس هیچوقت مسولیت منو بچمو به گردن نگرفته که مثل مرد ازمون مواظبت کنه,هروقتم خیلی بهش احتیاج داشتم که پشتم باشه و بهش تکیه کنم, منو رها کرده تو بدترین شرایط, هیچکسو ندارم فک میکنم شوهرم باید هوامو داشت تو زندگی اما متاسفانه هیچوقت نداشت هیچوقت, با اینکه من همه جوره با زندگیم ساختم به خاطر دخترم...حتی کسی رو هم ندارم پیشش درددل کنم خیلی افسردم دلم برای دخترم میسوزه  که اونم مثل من بی کس بزرگ میشه فکر خودکشیم نمیتونم زندگی به این معنایی رو ادامه بدم فک میکنم هیچوقت درست نمیشه هیچوقت...

پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
برای داشتن یک زندگی شاد و ارام اولین قدم اینکه که کلمه هیچوقت، هرگز، همیشه رو از جملاتت حذف کنی
با تلاش، با امیدواری می توانی به بهبود زندگی کمک کنی
در ارتباط با درک شدن 
تعریف شما از درک شدن چیه؟
دقیقا نیازها و خواسته های خودتون رو مشخص کنید 
مفاهیم کلی اجازه نمیدن شما بتونید خواسته هاتون رو دقیق بیان کنید
مثلا وقتی مریض هستین منظورتون از درک شدن توسط همسر چیه؟
به طور مثال بیاد با هم بریم دکتر 
این رو در قالب تقاضا به همسرتون بگید: عزیزم مریض شدم وقت دکتر گرفتم وقت داری با هم بریم چون بودنت بهم ارامش میده 
اگر گفت نه کار دارم نمی تونم بیام 
با ناراحتی و دلخوری برخورد کنید 
باشه عزیزم موفق باشی تو کارت 
تمرین کنید توقع نداشته باشید بلکه تقاضا کنید 
در درخواست کردن ما اجازه میدیم طرف مقابل اجازه عدم پذیرش درخواست مارو داشته باشه این باعث میشه احساس نکنه مجبوره 
و کمک میکنه تا ارتباط تون صمیمی تر بشه 
در رابطه زناشویی مهم که شما خواسته ای خود را در قالب جملات مثبت بدون سرزنش همسرتون بیان کنید چون اکثرا خانم ها فکر می کنن شوهراشون توانایی ذهن خوانی دارن و بدون اینکه خودمون نیازهامون رو بیان کنیم آنها باید حدس بزنن
برای وقت های ازادی که همسرتون می تواند به شما اختصاص بده برنامه ریزی کنید مثلا این هفته کی میتونی وقت بذاری سه تایی بریم خوش بگذرونیم
اگه خسته ای و دوست نداری بری بیرون  یه پیکنیک خونگی راه بندازیم نظرت چیه؟
تشویق و حمایت عاطفی کنید همسرتون رو 
واقعا ممنونم که انقدر کار می کنی 
از نوازش کلامی و غیر کلامی در رابطه تون استفاده کنید 
هر روز به همسرتون بگید دوست دارم 
وقتی از سر کار میاد خودتونن و دخترتون دم در برید به استقبال
این کار ها به صمیمیت شما کمک می کند
در کنارش برای خودتون کارها و سرگرمی هایی رو ایجاد کنید که دوست دارید 
مثلا دورهمی دوستانه
پیاده روی در پارک
هنگامی که احساس ناراحتی بنویسید این کار به ارامش شما کمک می کند
شاد و امیدوار باشید
سلیمانی
 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha