سلام من چهارساله ازدواج کردم و پارسال توی اینستاگرام با یه آقایی اشنا شدم که فقط یه روز بهم پیام داد برادر همسرم گوشیمو هک کرده بود و از پیامهای من اسکرین شات گرفته بود که با اون آقا بود بعد از اون به خانوادش گفت فقط به همسرم نگفتن تا اینکه یکسال از اون قضیه گذشت و یه روز به منزل من اومدن در نبود همسرم برای انجام دادن کاری که اونشب من با سیکل سی روزه روز نهم سیکلم بودم و به من تعرض کردن هیچیم نمیتونستم بگم میگفت پیاماتو دارم نشون داداشم میدم اما بهم گفت نگران نباش اونشب رابطه محافظت شده بود و منی با کمی تاخیر بیرون از واژن تخلیه شد همون شب با همسرم به قصد باردرای رابطه داشتم و تو روزای تخمک گذاریمم سه سب پشت هم رابطه داشتم به قصد بارداری الان باردارم و باینکه اون شب رابطه محافظت شده بود میترسم نکنه اتفاقی افتاده باشه و به قدری عذاب وجدان دارم که به همسرم هم از طرف من و هم از طرف برادرش خیانت شده شب وروز خواب ندارم دیگه از اون شب به بعد من با برادر همسرم سرسنگین بودم و اتفاقی نیفتاده اما عذاب وجدان ولم نمیکنه خیلی درگیری ذهنی دارم لطفا کمکم کنید ؟؟؟؟؟؟
من بعد از اون قضیه دیگه ملاقاتی باهاش نداشتم و سعی کردم تنها باهاش نباشم الان هفت ماه از اون قضیه میگذره اما همش به صورت همسرم نگاه میکنم از خودم بدم میاد ازاینکه انقد به برادرش اعتماد داره از طرفیم نمیتونم چیزی بگم تمام این ماجرا مقصر منم اگه اون قضیه اینستا اتفاق نمیافتاد اینجوری نمیشد همش خودم سرزنش میکنم
دوست عزیز واقع متاسفم ولی شما دوتا اشتباه کردین ولی اشتباه اولی جبرانش بسیار راحتر از دومیه
اون موقع خودت به همسرت میگفتی وعذر خواهی میکردی
و اونشبم که برادر شوهرتون اومدن پیشتون خودتون به همسرتون جلوش زنگ میزدین ومیگفتین یه اشتباهی کردین تا