اختلاف من وهمسرم با خانواده ام

سلام وقت بخیر....

چند وقتیه بین مادرم و همسرم اختلاف پیش اومده مادر مریض و ایرادگیره از کوچکترین چیزی تو رفتار شوهرم یه کوه میسازه و دعوا راه میندازه چند روز اسباب کشی داشتمو دخترمو گذاشتم پیش مامانم خواهرم به شوخی گفت این دیگه بچه ما شده و یکم خودتون نگهش دارین ما بریم بیرون همسرم بدش اومده و گفت میبرمش میزارمش خونه مادرخودم و یکم بحث کردن بعد که ما اومدیم با هم توی یه مجتمع هستیم صدای مادرو خواهرم رو شنیدیم که باهم دعوا میکردن خواهر گفت این مرتیکه دهاتی و عقده ایه .....همه این حرفا رو شوهرم شنید خلاصه فرداش مامان اومد خونمونو گفت حق با همسرت بوده و خواهرت حرفای بدی زده این گذشت و هی هر روز از شوهرم ایراد گرفت که این کارو کرده اون کارو کرده در صورتیکه همیشه به همسرم بی احترامی میکنن حتی بهش پیام داد و حرفاز زشتی زد اما شوهرم جوابشو نداد منم دیگه نرفتم خونشون فقط میزاشتم‌ پدرم دخترمو ببره تا مادرم ببیندش ....

امروز پدرو خواهرم اومدن خونمونو به زور منو بردن خونشون که مثلا آشتی کنیم مادرم تا منو دید گفت اومدی اینجا چیکار برو نمیخوام بیای و کلی حرف بد که منو به یه بچه سوپور فروختی چون پدرشوهرم تو شهرداری کار میکرده میگه دروغ میگن تو بایگانی بوده سوپور بوده خلاصه منو از خونه بیرون کرد حالا نمیدونم چیکار کنم من همه زندگیمو صرف مادرم کردم از خونه و زندگیم زدم که چون مریض احواله بهش برسم حتی یه لحظه تنهاش نزاشتم الان خیلی دلم شکسته نمیدونم چیکار کنم نمیخوام براش فرزند بدی باشم اما منو بیرون کرده خداشاهده من هیچ بی احترامی تا حالا بهش نکردم نه خودم نه همسرم میشه کمکم کنید که چه جوری برخورد کنم ؟چیکار کنم دیگه نرم خونشون ؟