مشاوره شوهرداری

 هر وقت که به خونه مادرم که در شهرستان هست به هر دلیلی میرم شوهرم میگه بمون همونجا و دیگه برنگرد من خرجی تو میدم.من نمی تونم به شوهرم بفهمونم که این کینه و عدم گذشتش با گذشتایی که من قبلا کردم جور در نمیاد چون اصلا نمی فهمه و دعوا راه می اندازه که من و تو بدرد هم نمیخوریم و باید جدا شیم ولی خودش نمیره درخواست طلاق بده.و وقتی ازش می پرسم دوستم داری یا نه ادعای دوست داشتن می کنه اونم تنها به این دلیل که نمیره درخواست طلاق بده! به هر حال ما اوایل ماه رمضون باهم دعوا کردیم چون من نمیتونستم هم زمان روزه بگیرم و خونه داری و بچه داری کنم.بدون اجازه اش هم نمی تونم برم تهران چون اگر باهم دعوا کنیم برای دختر دو سال و نیمه مون خوب نیست.حالا گفته میام بهتون سر می زنم تو نیا.ولی من دلم میخواد برگردم خونمون.خیلی سرش شلوغه کار و درسه و دو کلمه فرصت ندارم باهاش حرف بزنم چون ممکنه از بی انصافیش عصبانی بشم و گریه کنم و اون خیلی از گریه بدش میاد و بیشتر اصرار می کنه که بمون.الان از اوایل ماه رمضون من خونه مادرم هستم و حالم از اینجا بهم می خورخ.شوهرم سر اینکه مو خوب خونه رو تمیز نمی کنم بهم گیر میده و گاهی سر این موضوع دعوامون می گیره و هر بار چهل پنجاه روز منو می فرسته خونه مادرم.نمی دونم چی کار کنم چون تا حالا چندین بار بهش قول دادم که خودمو اصلاح کنم ولی اونم هیچ قدمی برای من بر نداشته حتی قبلا بهم خرجی نمی داد که حالا یه مدتیه میده.خواهراشم گوشی منو جواب نمیدن و شوهرم از هیچ کس حساب نمی بره اگر به کسی بسپرم که جوونی منو با این بدجنسیاش هدر نده تازه بیشتر عصبانی میشه.چطور بهش بگم که زن و بچه اش نیاز دارن پیشش باشن.البته وقتی پیششیم باهامون خوبه و فقط وقتی میرم شهرستان اینطور میشه