مشکل با مادرشوهر

سلام

وقتتون بخیر

من یه مشکل دارم، مشکل بزرگ

با مادرشوهرم

مادرشوهرم روستایی هست و خیلی فکرش سنتی و البته ب نظر من

نمیدونم مشکل از منه یا مادر شوهرم

اولش ک اومده بود خواستگاری میگفت من خیلی عروس دوستم و از مادرشوهر دخترش ایراد میگرفت (و کلی با هم بحث کردن ک چرا گفته دختر بهتر از عروسه )

ولی الان حس میکنم همش میخواد منو بسوزونه( با حرفاش)

خیلی میخواد کلاس بذاره

درسته ی مقدار از نظر مالی بالاتر از ما هستن

ولی نه خیلی زیاد

دائم میخواد ب من ثابت کنه ک جهیزیه ای ک خودش داره ب دخترش میده بهتر از جهیزیه من است و من جهیزیه کم بردم و اون زیاد میده

دائم میخواد تو سر من بکوبونه

و دائم پشت دخترای خودش هست و من هر وقت از همسرم گله ای دارم بهش میگم باز هم حتی یه بار از من دفاع نکرده و همیشه پشت پسرشو گرفته

من ی مشاوره تو شهر خودمون رفتم و مشکلایی ک با مادرشوهرم داشتم و گفتم و اینکه انتقاد پذیر نیستم و حرف و نظر دیگران خیلی روی من تاثیرگذار است... ایشون به من گفتن ک اعتماد به نفس فوق العاده پایینی دارم و ب من یک کتاب معرفی کردن

ک متاسفانه زیاد نخوندم کتابو

حالا ب دلیل مشکل مالی نمیتونم هر هفته یا دوهفته ب مشاور مراجعه کنم

ولی خواستم ازتون خواهش کنم منو راهنمایی کنین، یه راه حل پیشنهاد بدین...  ک چطور به حرفای مادرشوهرم بی تفاوت باشم، آخه خیییییلیییی فکرمو درگیر کرده طوری ک شب و روز به حرفای گذشته تا الانش فکر میکنم

کارایی ک برای عروسی من ممانعت میکرد و الان برای دختر خودش اون کار بهترینه

دیوونه شدم از فکر و خیال

هر دفعه، هر زمان پیشش نشستم از خرید جهاز دخترش گفته با قیمت (من رفتم فلان چیزو خریدم فلااان تومن)

(سرویس چوبشو خریدم فلاااان تومن) ظاهر خوبی دارم از برخوردش ولی از درون خودخوری میکنم

دوست دارم نبینمش اصلا ؛ ولی نمیشه (ما به ظاهر رفتار خوبی داریم با هم و تو این دو سال ک عروس اون خانواده شدم نه من به اونا بی احترامی کردم و نه اونا به من)

خیلی خود رای و با جذبه ، حاضر جواب  است ، و البته مشکل اعصاب هم داره و همه ازش حساب میبرن کل فامیل و اعضای خونواده

همسرم از این همه خود خوری من و یا کلاس گذاشتنای مادرش در جریان نیست، متوجه هیچ کدوم نمیشه و منم نگفتم بهش

در نهایت خواستم بگم ک حس میکنم ی مقدار حسود هم شدم، (گرچه تمام تلاشمو میکنم ک این حس رو نداشته باشم) ولی باز هم ی مقدار ب اونا یعنی فقط همین خانواده (و نه دوست اقوام خودم) حس حسادت دارم جدیدا

سپاس از شما ک وقت گرانبهاتونو در اختیار ما میگذارین