حسادت

سلام
دوست من قبل از هر چیزی می خوام روی نکته ایی دقت کنیم که در قدم اول باید تغییر کنه
1- کلمه حس شیطانی( این که ما نسبت به فردی با این شکل که شما تعریف کردید یعنی بد نمی خواهید، مشکل ساز نشدید، جلوی راهش سنگ ننداختیدو .... در زندگی نسبت به فرد یا افرادی وجود این حس طبیعی هستش . در بین ادمهای مختلف درصد اون کم و زیاد می شه) پس شیطانی نام دادنش بزرگ کردنش محسوب می شه
2- این که ما بخاطر این حس خودمون رو بیشتر اذیت کنیم این هم روش صحیحی نیست

قدم اول برای شما دوست عزیز این هست که احساساتی که دارید رو فقط و فقط بپذیرید
پذیرش احساس های ما باعث می شه که ما اضطرابمون کم بشه
هر چقد سعی در سرکوب و نادیده گرفتن اونها داشته باشیم اضطراب ما بالا تر می ره
پس قدم اول اینه که من بگم من این احساس رو دارم وقتی این حس هست توجه کنید که چه احساسی در بدن خودتون تجربه میکنید.فاشر ، گرفتگی و ...؟

قدم دوم این هست که برای خودمون بنویسیم این فرد کیه؟ چرا و از کجا این حس شروع شد؟
آیا به دلیل مقایسه ای بوده که از سالها قبل توسط دیگران انجام شده؟
آیا به دلیلی عدم تلاش من هستش ؟ من تلاش نمی کنم و از تلاش دیگری ناراحت هستم؟
در این قدم می تونید از یک مشاور هم کمک بگیرید

من چه توانایی هایی دارم؟

در قدم سوم ابتدا تمام احساس های بدتون رو سعی کنید هر چندوقت یک بار بنویسید نیاز ینیست اونها رو نگه دارید فقط کافیه ری کاغذ بیان جایی بیرون از ما و بعد می تونید نوشته ها رو از بین ببرید
و در نهایت
بسیار خوب خواهد شد اگر برای افزایش اعتماد بنفس خودتون قدمهایی بردارید

کتاب ایجاد اعتماد بنفس به زبان ادمیزاد می تونه شروع خوبی برای شما باشه