تندی های همسر

سلام من سه سال پیش با آقایی ازدواج کردم که تنهاصفتش که اونو متمایز میکرد اخلاق وخداترسیش بود.وبه راه دوری اومدم که پانزده ساعت از خانوادم دورم.همسرم طبقه بالا مادرشوهرم ساخت وما در آنجا زندگی میکنیم از موقع عقد متوجه عصبی بودنش شدم اما دلیل کافی برای بهم زدن عقد نمیتونستم .توی زندگی این عصبی بودن بیشتر شد .تاجایی که سرهر چیز کوچیک کار به فحاشی و کتک کاری میرسید.خانواده شوهرم هم میفهمیدند ومیگفتند توصبوری کن تقصیرتویه نباید سربه سرش بزاری .درصورتی که ما باهم حتی دوکلمه حرف هم نمیتونیم بزنیم.منم اوایل حاضرجوابی میکردم .اما بعد خواستم که درستش کنم اونو به سمت کتاب خوندن میبردم.ازش خواستم مشاوره بریم قبول نکرد.بعد از کتک زدن پشیمان میشد اما بازهم تکرار میکرد رفتارهای خانوادشم خیلی اذیتم میکرد.اونا طرفداریش میکردن و حرف های تیکه داربه من مینداختند.و من متوجه شدم که شوهرماز بچگی هم تند بوده .اما در مقابل خانوادش حتی اگه رفتار اشتباه هم میکردند ملایمت نشون میداد.جلوی خانوادش منو کتک زد و اونا به من حرف زدن تا زنگ زدم خانوادم امدند.براشون همه چیزو گفتم. همه کتک کاریاشو دست شکستن و فحش دادنش.خانوادم با ملایمت باهاش حرف زدن اونم قول داد که درست بشه چن ماه درست شد فقط گاهی فحاشی میکرد به محض این که من عید رفتم خانه خانوادم وقتی برگشتم دوباره کتک زدن شروع کرد.با چن تا روانکاو صحبت کردم .اون حاضر نیست مشاور بیاد .خیلی راحت به من میگه طلاق بگیر وقتی میخوام این کار کنم به پام میوفته .و خیلی طرفداری خانوادش میکنه بی دلیل .درد غریبی یک طرف تنهایی یک طرف اخلاق های این اقا هم یک طرف همه دارن بهم فشار می اورند.روان کاو هم بهم گفت که افسردگی گرفتم .شما بگین من چیکار کنم ؟ همه راه ها رو رفتم همه ی سیاست هارو رفتم .از خودمم شروع کردم .دنبال رفع عیب از خودم هم اومدم .

این که من مشکلی از نظر تحصیلات زییایی و هنر ندارم و خیلی بالاتر از خانواده همسرم هستم .از رفاه واسایش قبلیم حاضر شدم به خاطر این اقا بیام در محله ی پایین اما یکبارم ب روش نیاوردم .

حاضر هم نیست که مستقل بشیم اصلا .

شما یه راهکار به من بدین ..

واقعا دیگه بریدم ....

ممنون 

ببخشید طولانی شد