2794

مشكلات زناشويي

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 151 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام ، همسر من نميتونه جلو خانوادش به من محبت كنه يا به حرفم گوش كنه به نظرم پيش خودش ميگه اگه اين كارو كنم ميشم زن زليل ، كلا يه خانواده اي با طرز فكر فوق العاده قديمي و پر جمعيتي هستن . كلا مرداشون طوري برخورد ميكنن كه زن ها حق صحبت واظهارنظر ندارن وكلا ازدواج فميلي داشتن فقط من هستم كه نسبت فاميلي ندارم ، و من در يك خانواده كاملا امروزي كه هم زن و مرد باهم همراه ويكسان هستن ، و اخلاق بدي كه اين ها دارن اينه كه وقتي زن ازدواج كرد كاملا بايد پيش خانواده شوهر باشن وقتي يه جا جمع ميشن اگر پدر مادر عروس باشن در اون مكان عروس بايد پيش مادر شوهرش بشينه يا خونشون باشه ، همسر من از من هم همچين توقعي داره كه من خانواده خودم رها كنم كمتر برم بيام ، ولي من از اول باهاش طي كردم اول خانوادم بعد تو ، اما اون هميشه خودش وخانوادش در نظر ميگيره مسافرت باشه با خانواده اون مهموني هرچيزي اول خانواده اون ، در ضمن پدر و مادر پيري هم داره كه داري ٦ فرزند هستن وهمسر من فرزند اخر خانواده ٣٠ سال سن داره ومن در يك خانواده كم جمعيت كه ٣ فرزند هستيم و پدر و مادر جوان و من فرزند دوم ٢٩ ساله و تنها عضو متاهل در خانواده هستم ،

پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
اگر دوست داشتید به سوالات من پاسخ دهید اسم من را بیاورید تا به من اختصاص دهند .
اول اینکه شما چند ساله ازدواج کردید؟
فرزندی دارید؟
به چه صورت ازدواج کردید؟سنتی یا با همسرتان آشنا بودید؟
شما با همسر خود در منزل مشکلی ندارید و ایشان از همه لحاظ خوب هستن ؟
نکته ای که من به شما می گویم این هست که باید این را بدانید که وقتی ازدواج می کنید بایک نفر ازدواج نمی کنید بلکه پیوند دو خانواده است و چه شما و چه همسرتان باید بپذیرید که به قوانین و فرهنگ های خانوادهتان احترام بگذارید .
اولین کار این هست که می توانید با شوهرتان خیلی مودبانه و با احترام صحبت کنید ولی به هیچ عنوان به خانواده او توهین نکنید .چون همانطور که خودتان گفتید شما نمیدانید به چه علت شوهرتان به حرف شما گوش نمیدهد و شما حدس می زنید که به بگویند زن ذلیل پس بهتر است که با همسرتان حرف بزنید و علت را از زبان خودش بشنوید .
کاردومی که می توانید انجام دهید این هست که می توانید در جمع انها هستید با قوانین انها همراه باشید چون اگر بخواهید مخالف آنها عمل کنید مطمئن باشید کسی که ضربه می خورد شما هستید چون با توجه به این که عروس های دیگر فامیل هستن و شما غریبه  انها راحت می توانند شما را محکوم کنن. وبا توجه به اینکه شوهر شما بچه آخر خانواده می باشد وابستگی خانواده به او و وابستگی او به خانواده زیاد است و اگر بخواهید شما بر خلاف جریان آب حرکت کنید متاسفا در زندگی شخصی خودتان دچار مشکل می شوید .
کار سوم اینکه سعی کنید با یک برنامه ریزی دقیق و زیرکانه و بدون تنش کمتر در جمع آنها باشید و بازهم می گویم بدون توهین و کاملا با احترام و هر فرزندی روی خانواده خود حساس هست پس سعی نکنید شوهرتان را از ان خانواده جدا کنید بلکه سیاست زنانگی خودتان را داشته باشید.
اگر سوال داشتید من در خمتتون هستم . با تشکر  

تجربه شما

login captcha

باسلام 

خانوم مريم علي قارداش

سلام خسته نباشيد در مورد مشكلي كه با همسرم داشتم شما سولاتي از من پرسيديد ، ما نزديك به ٣ سال هست كه ازدواج كرديم ، تو خونه خدا روشكر مشكلي ندارم همسرم خيلي صبور وخيلي باگذشت ، فرزندي هم ندارم ، وازدواج با اشنايي خيلي كوتاه بود كه ما ٩ سال پيش باهم يكسال دوست بوديم كه به خاطر علاقه زياد و تماس هاي زيادش ديدار هاي مكرر و امرو نهي كردناش از هم جدا شديم بعد ٦،٧سال دوباره هم ديگرو ديديم كه خواستگاري كردن و من هم همه چيز رو واگذار كردم به پدرم تمام شرايط رو توضيح دادم گفتم هرچي خودشون صلاح ميدونن كه با چند جلسه رفت و امد و تحقيقات ازدواج كرديم .  
مرسي از راهنمايتون .
من با همسرم صحبت كردم اما هيچ پاسخي نداره . همسر من مشكلش طرز فكرش مثال اينكه : من خودم خيلي عاطفيم طوريكه ميرم ميام همسرم و بوس ميكنم شب خوابه تو خواب بوسش ميكنم بدون اون نميخوابم بدون اون مسافرت نميرم طوري كه خوش ميگه از اين وابستگي ضربه ميخوري يكم برو دور شو بزار دوري تو احساس كنم دلم برات تنگ شه ، اما من واقعا نميتونم نه اينكه فقط همسرم من با خانوادم همين جوريم كلا خانوادگي ابراز احساسات ميكنيم اما من وقتي به همسرم ميگم تو چرا اين جوري نيستي خوب تو يه بار بي هوا بوسم كن ابراز احساسات كن ميگه پرو ميشي يا وقتي ابراز احساسات ميكنه ذوق ميكنم باهاش كلنجار ميرم ميگه دوباره بهت خنديدم پرو شدي .
بر عكس رابطه خواهر برادري ما كه خيلي وابسته ايم ، خانواده همسرم خواهر برادر از هم رو دربايسي دارن روشون نميشه باهم ديگه حتي دردو دل كنن طوري كه خواهر برادر عيد به عيد روبوسي ميكنن ، من رابطم با خانواده همسرم خوبه چون همسرم فرزند اخر وعزيزتر من هم جايگاهم با عروساي ديگه متفاوت تر اين كاملا حس ميكنم هم اينكه سنمون از همشون كمتره من٢٩ و همسرم ٣٠ ، شما گفتيد فرزند اخرو وابستگيش زياد بله من خودم همه اين هارو درك كردم وهيچ وقت مانع رفت امد همسرم نشدم ، حتي رفت امد من با خانواده همسرم بيشتر از خود همسرمه وهميشه هركاري در توانم بوده كردم ، كه فكر ميكنم زيادي محبت ميكنم .
اما همسر من اين كاراي منو وظيفه ميدونه .
مشكل اصلي من اينه كه عيد ميشه عزا ميگيرم چون همسرم اگه خانوادشون تصميم به سفر بگيره بايد با اونا دست جمعي بريم اگه نه بعد ميتونيم با خانواده من بريم كه من به شدت با اين مثله مبارزه كردم و براش جا انداختم كه بايد نصف با خانواده من نصف تعطيلات با خانواده تو ، كه البته هرزگاهيم عيد به عيد پافشاري ميكنه اما من كوتاه نميام .
خانواده همسرم اصالتا شاهرودي هستن وتهران زندگي ميكنن اما رفت وامدشون زياده ،مشكل من اينه چرا اين همه جتي ديدني اما ما همش بايد شاهرود باشيم به همسرم ميگم چرا نبايد يروز بگي ميخوايم بريم دوتايي اصفهان يا شيراز يا هرجا . مثل اينكه يبار پذيرفت . ما چند روزي شاهرود بوديم ازش خواهش كردم بيا ماكه ميخوايم جمعه بريم تهران ، يه روز زودتر بريم اولش پذيرفت پنج شنبه كه شد تا مامانش گفت نه نميخواد بريد بمونين همه باهم بريم به حرف مادرش كرد من شاكي شدم خوب چرا نبايد يبار ارزش قائل شي اهميت بدي به زنت كه خسته شده از اين جا چند روز مونده ميخواد يه روز زود تر برگرده ، يا براي مشكل ديگه محرم به محرم عذاب اور اين مراسم ها برا من عزا ميگيرم عيد به عيد محرم به محرم كه همش بايد بجنگم نزديك به اين ايام ميشيم شروع به صحبت و كلنجار رفتن ميشم باهمسرم .
محرم مراسم هاي خواصي دارن از ٦ محرم ميرن شاهرود منم همراهيش ميكنم اما ما خودمون تو تهران روز عاشورا مراسم داريم من دائم بايد بجنگم كه اين يه روز اخر تورو خدا من برگردون پيش پدر مادرم باشم ، اما ميگه اونا كه كاري ندارن ميگم باشه ندارن اما باز حضور ما دلگرمشون ميكنه ، اما زير بار نميره البته كه هي مامانشم ميگه نماخواد برين باشين ، اما من بارها باهاش صحبت كردم من كه همراه توام تنهات نميزارم همه جا پا به پاتم چرا يه بار به خواستم احترام نميزاري بگي منم باهاش همراه شم  ، خلاصه كه هميشه من بايد با جنگ و دعوا از شاهرود برگردم و به خواستم برسم ،
خيلي اذيت شديد ببخشيد پر حرفي كردم .

@skh

سلام 

دوست عزیز برای ادامه سوالتان با خانم علی قارداشی همین متن رو در سوال جداگانه ارسال بفرمایید تا به ایشون اختصاص داده بشه 

این بخش برای تجربه ونظر کاربران هست و کارشناسان در این بخش پاسخگو نیستند