من نزدیک به یک سال که ازدواج کردم. دوره نامزدی که صیغه بودیم همسرم با خانمهای مختلفی ارتباط داشت که فهمیدم. و همزمان به قرص هم اعتیاد داشت. و خیلی دروغ میگفت و همه دروغ هاش رو شد. همسرم قبلا ازدواج کرده بود. و گویا به خاطر خیانت جدا شده. و عکسهای لخت همسر سابقش همچنان تو لبت تاپ و هم تو فلشش بود. و میگفت که نمیدونسته که اون عکسا رو داره. وضع مالی شوهرم خوبه. البته الان به مدت ۶.۷ ماه که من هیچی ندیدم و میگه عوض شده . و خیلی بهم محبت میکنه ولی اتفاقهای گذشته من و ول نمیکنه. و خیلی چیزهای دیگه ای که نمیشه همشو نوشت. من بشدت افسرده شدم. همه چیز جلو چشمام هست بشدت دارم عذاب میکشم چیکار کنم حالم خوب بشه و شکم از بین بره. لطفا راهنمایم کنید
سلام عزیزم. منم شرایط شما رو دارم. البته بعد عروسی فهمیدم ارتباطاتش و الان هم دوسه ماه چیزی ندیدم و بیشتر ازقبل محبت میکنه. اگه جای شما بودم تو همون دوره صیغه بیخیالش میشدم.ولی حالا که ازواج کردم نمیتونم. منم مث شما خیلی بهش شک دارم و وضعیت افسردگیتونو درک میکنم. بهترین کار اینه که تپکل کنیم به خدا بلکه درست بشن. ولی من بهش گفتم اگه فقط یه بار دیگه چیزی ازش ببینم بیخیالش میشم. منم مث شما نمیدونم هنوزم چیزی هس یا نه ولی فقط امیدم به خداست که نا امیدم نکنه. ان شاءالله که مشکل شماهم حل بشه برا منم دعا کنید
منم بهش اخطار اخر و دادم. فعلا که فقط سر کار و خونه واسه خرید هم باهم میریم. خودش دوست داره بعد کار همش تو خونه باشه رابطمون خیلی خوبه ولی شک ادم و دیوونه میکنه و بدتر از همه که گذشته من و ول نمیکنه همش جلوی چشمم نمیتونم فراموش کنم.
گذشته من و هم ول نمیکنه. دقیقا مث شوهر شما شوهر منم سعی میکنه بیشتر محبت کنه. بعضی وقتا که یاد اون روزا میفتم گریه میکنم و با خودم میگم کاش همون موقع تمومش میکردم. ولی بعدش که محبتاشو میبینم یه دقیقه قبلم یادم میره سعی کن امیدوار باشی. امیدوارم مشکل هر دومون حل بشه. اگه گوش شنوا خواستی برای درد و دل شنونده خوبی هستم. اونایی که همدردن درد هم بهتر میفهمن.