مادرشوهرم خيلي در زندگي ما دخالت ميكنه . من ميدونم كه صلاح پسرش روميخواد ولي با محبت بيش از حد همش بين ما اختلاف ايجاد ميكنه و نميذاره من و همسرم يك زندگي مستقل داشته باشيم . من خيلي خيلي براي استقلال همسرم تلاش كردم ولي با توجه به وضع مالي خوب هميشه قصد داره همسرم رو وابسته نگه داره . خوب هر كس ميدونه پول باد اورده خيلي خوبه و لي اينطوري درست نيست . من دوست دارم همسرم خودش زحمت بكشه . همين باعث شده در زمينه زناشويي و روابط عاطفي هم دچار مشكل بشيم چون همسرم از من بدش مياد فكر ميكنه من ميخوام زجرش بدم كه ميگم كار كن يا پول و كمك از كسي نگيريم يا ما بايد مستقل باشيم . لطفاً بگيد چكار كنم.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید