2794

مشکلات ارتباط با خانواده همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 81 بازدید

خانم دکتر باید عرض کنم که خانواده همسرم (خواهر شوهرها و جاری ها) در این مورد هیچ گاه با من از مخالفتشان صحبتی نکردند،اما در بین صحبت های همسرم بعد از ازدواج آنها متوجه شدم که آنها مرا مسبب این ازدواج می دانند و از جایی که خواهرم 18 سال بیشتر نداشت و تازه دانشجوی پرستاری شده بود نمی توانست رفتار پخته تری از خود نشان دهد این صحبت ها زده شده بود و فکر می کردند که خواهرم غرور دارد در صورتی که الان متوجه شدن که اینچنین نیست وتوانسته خودش را در دل آنها جا کند اما رفتار آنها با من مثل قبل از ازدواج آنها نشده است .من در این خانواده نقش دختر و خواهر اعضای خانواده را داشتم اما الان به من هم مثل عروس های دیگرشان نگاه می کنند و صمیمیت قبل بین ما از بین رفته به طوری که من هم دیگر اون فرد سابق نمی توانم باشم لطفا مرا راهنمایی کنید

پاسخ مشاور

مشاور پیش از ازدواج و زوج درمانی

دوست گرامی تصور می‌کنم شکلی از سرزنش و حمله به خود در شما به صورت عادت درآمده است. شاید متوجه نباشید که چقدر زیر پوستی خودتان را ملامت می‌کنید و مسئولیت هایی که به شما مربوط نمی‌شود را بر عهده می‌گیرید. اگر شما در ذهنتان خود را مسئول مشکلات آن دو ندانید، هیچ فرد دیگری هم نمی تواند شما را مقصر ببیند و از شما انتظار نابجا داشته باشد. می خواهم بگویم مشکلات زندگی آن دو اصلاً به شما مربوط نمی‌شود. خودشان آگاهانه تصمیم به ازدواج گرفته‌اند و مسئولیت مشکلات شان را هم خودشان باید به عهده بگیرند. در ضمن رفتار جدید خانواده همسر چرا باید برای شما نگران کننده باشد؟ اگر آنها می‌پسندند که رابطه با فاصله بیشتری با شما داشته باشند، به نظرم بهتر است خودتان را با شرایط موجود وقف دهید و انرژی درونی تان را صرف غنی کردن زندگی شخصی تان بگذارید تا اینکه نگران این باشید که چرا توجه خاص تری به شما ندارند؟ احساس ارزش به خود نباید وابسته به منابع بیرونی (افراد دیگر) باشد. 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha