2794

بخاطر روابط قبلی همسرم به او اعتماد ندارم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 80 بازدید

سلام ممنون از جوابتون، باید بگم حدود دو سال پیش یه سری پیام به خانمی از اقوام مادرشون داده بودن که البته خانم خیلی خوش نام نیستن و حدود 15 سالی از شوهرم بزرگترن،راجع به این دوسش دارن و... پیام داده بودن که من پیامارو دیدم و به شوهرم گفتم که البته اصلا جا نخورد و گفت پیاما رو دوستش چون شارژ گوشیش تمام شده با گوشی شوهرم داده بعد از اون همیشه ترسیدم و یواشکی گوشیش رو چک کردم و حالام که اینجوری شد.... باهاش صحبت کردم و حرفایی که گفتین رو پرسیدم میگه من رو دوست داره و از زندگیش خیلی راضیه و... میگه اشتباه کرده و میبینم که خیلی تلاش میکنه منو از ناراحتی دربیاره و خوشحالم کنه و... اما من نمیتونم فراموش کنم خیلی میترسم تازه بعد از اتفاق اخیر میترسم شاید همون دو سال پیشم خود شوهرم بوده که به اون خانم اون پیاما را داده و میترسم ارتباطی بینشون بوده یا شایدم هنوز هست دارم دیوونه میشم نمیدونم کی راست میگه و باید چکار کنم

پاسخ مشاور

مشاور پیش از ازدواج و زوج درمانی

 احساس نااَمنی یک حسِ تهدیدِ درونیست با این پیام که به اندازه‌ی کافی خوب نیستم. همه‌ی ما در طول زندگی احتمالاً چنین حسی را تجربه‌ کرده‌ایم. اگر هرازگاهی چنین حسی به سراغتان بیاید غیرطبیعی نیست، اما اگر به صورت مزمن و فراگیر با چنین احساسی دست به گریبان هستید، لازمست از یک روان‌درمانگر کمک حرفه‌ای دریافت کنید چراکه در چنین وضعیتی نه تنها پریشان و مضطرب می‌شوید، بلکه به روابط صمیمانه‌تان آسیب جدی وارد خواهد شد. احساس نااَمنیِ مزمن آرامش‌تان را سلب می‌کند و اجازه نمی‌دهد با شریک عاطفی‌تان رابطه‌ی اصیلی داشته باشید.

افرادیکه در روابط عاطفی‌شان احساس نااَمنی می‌کنند معمولاً خواهان اطمینان و قوت قلب مستمر هستند. اغلب نسبت به شریک عاطفی‌شان بی‌اعتماد اَند، حسادت می‌کنند، او را متهم به بی‌وفایی می‌کنند، به حریم خصوصی او سرک می‌کشند یا صفحات اجتماعی او را چک می‌کنند. متاسفانه احساس نااَمنی و بی‌اعتمادی از جذابیت شما در رابطه کم می‌کند و حتی ممکن است باعث شود شریک عاطفی‌تان پا به فرار بگذارد.

 به رغم اینکه اغلب افراد تصور می‌کنند که لزوماً رفتار یا گفتار شریک عاطفی موجبِ احساس نااَمنی در دیگری شده، حقیقت اینست که منبعِ احساس نااَمنی درون خود فرد قرار دارد. احساسِ نااَمنی از نوباوگی به دلیلِ دلبستگیِ ناایمن نسبت به مراقبان اصلی (معمولاً پدر و مادر) شکل می‌گیرد، و پس از صدمه خوردن یا طرد شدن توسط یک فردِ مهم تشدید می‌شود.

وقتی خودتان را با دیگری مقایسه می‌کنید، وقتی بی‌رحمانه خودتان را قضاوت می‌کنید، وقتی به خویشتن حمله می‌کنید و خودتان را به باد انتقاد می‌گیرید به احساس نااَمنی درونی دامن می‌زنید. احساس نااَمنی در روابط عاطفی بیشتر ریشه در افکار غیرمنطقی و ترس‌های درونی دارد تا وقایع خارجی، افکار و باورهای غیرمنطقی از قبیل اینکه به اندازه‌ی کافی خوب نیستم، بدون وجود شریک عاطفی‌اَم زندگی خوشی نخواهم داشت، هرگز نمی‌توانم فرد بهتری پیدا کنم یا دوست داشتنی و خواستنی نیستم. روان‌درمانگران به این افراد کمک می‌کنند تا چهار حوزه را مورد بازبینی قرار دهند:

۱- بر ویژگی‌های مثبت‌ خود و توانمندی‌هایتان
متمرکز شوید:

وقتی احساس نااَمنی می‌کنید، اغلب بر این باورید که 'چیزی کم دارید'. توجه کنید به شریک عاطفی‌تان چه می‌دهید؟ لازم نیست حتماً ثروتمند یا زیبا باشید تا چیزی به او داده باشید. ویژگی‌های شخصیتی در تعیین کیفیت روابط عاطفی نقش مهمتری دارند. به رفتار و گفتار خود توجه کنید: مهربانی، صداقت، شوخ‌طبعی یا یک شنونده‌ی عالی بودن... در بهبود کیفیت زندگی عاطفی وی چه تاثیری دارید؟ آیا این احساس را به او منتقل می‌کنید که دوست داشته می‌شود؟ حمایت می‌شود؟ آیا با شما خوشحال‌تر است؟ چنین چیزهایی را هر کسی می‌خواهد تجربه کند، با این‌حال افراد زیادی هستند که در رابطه‌شان چنین احساسی ندارند. بنابراین، بر آنچه در دیگری ایجاد می‌کنید متمرکز شوید به جای آنکه بر این متمرکز شوید که چیزی (هایی) کم دارم یا به‌قدر کافی خوب نیستم.

۲- مستقل باشید، همه چیز را از رابطه نخواهید.

یک رابطه‌ی سالم از دو فرد سالم با هویت‌ها و مرزهای شخصی جداگانه تشکیل می‌شود. برای اینکه مستقل باشید لازمست نیازهای‌‌ خود را به جا آورید، ولی برای برآوردن آنها به رابطه متکی نباشید، به یاد داشته باشید رابطه جایی نیست که بخواهید تمام نیازها و انتظارات‌تان را آنجا بجویید و کامیاب شوید، بلکه حفظ یک رابطه‌ی سالم نیازمند تحمل درجاتی از ناکامی می‌باشد. اینکه تماماً در رابطه حل شوید، برای برآورد نیازهایتان به رابطه وابسته باشید، مرزهای شخصی‌تان تضعیف می‌‌شود، تعادل رابطه‌ بهم می‌ریزد و سرانجام احساس نااَمنی به شما دست می‌دهد. فرد مستقلی که خارج رابطه اهداف و برنامه‌هایی برای انجام دادن دارد فرد جذاب‌تری هم هست. برای اینکه مستقل باشید زمانی را به خودتان اختصاص دهید، به ملاقات دوستانتان بروید، در کلاس‌های آموزشی ثبت نام کنید، به علایق‌ فردی و سرگرمیهایتان بپردازید،..... استقلال مالی خود را حفظ کنید و اهدافی جهت پیشرفت خود (مستقل از اهداف رابطه) در پیش بگیرید.

۳- عزت نفس‌تان را تقویت کنید.

طبق پژوهش‌ها افراد با احساس نااَمنی بالا، عزت‌نفس پایین‌تری دارند. وقتی نسبت به وجود خودتان احساس خوشایندی نداشته باشید، برای احیای احساس ارزشمندی به دنیای بیرون متوسل می‌شوید و نیازمند تایید و تحسینِ شریک عاطفی‌تان خواهید شد. چنین وضعیتی یک موقعیتِ باخت-باخت برای رابطه محسوب می‌شود. وقتی احساس خوب بودن شما مشروط به تایید یا توجه مثبتِ دیگری باشد، قدرت و یگانگی خود را از دست می دهید، از طرفی بار سنگینی بر عهده‌ی شریک عاطفی‌تان محول می‌نمایید و او نیز دیر یا زود ممکن است کلافه یا خسته شود و از شما فاصله بگیرد.

دوست داشتن خود مستقل از تایید و توجه مثبتِ دیگری‌ یک وضعیت برد-برد در رابطه‌ی عاطفی محسوب می‌شود. هنگامی حس خوب بودن و ارزشمندی حاصل می‌شود که با دوست داشتن اصیل خویشتن همراه باشد. حس 'اعتماد به خود' ویژگی جذابی است که شریک عاطفی‌تان را به شما نزدیکتر می‌کند. برای اینکه حس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید به زمینه‌های زیر بپردازید:

 ۱- تمرین کنید سرزنشگر و منتقدِ درونی خود را که به صدایش عادت کرده‌اید را تشخیص دهید و خاموش نمایید.

۲- با خود همدلی کنید؛ بر جنبه هایی از خود که دوست دارید تمرکز کنید و آنها را گسترش دهید و تقویت کنید، جای آنکه تمرکزتان را بر ویژگی هایی بگذارید که نمی‌پسندید و بابت آنها خود را شماتت می‌کنید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha