سلام ممنون که به سوالم جواب دادین من خانم هستم 30 ساله متاهل یه دختر دارم لیسانس چون سالها تو این وضعیت بودم یعنی از وقتی یادم میاد تو دوره افسردگی سعی می کنم عادی به نظر برسم ولی از درون رنج می برم من مادرم افسردگیه شدید داشت 6 تا بچه بودیم مادرم از وقتی یادم میاد یا عادی بود یا خیلی حالش بد بود از ده سالگی من دیگه دست از زندگی شست و ما زندگی رو جمع و جور میکردیم بعد بابام مریض شد ما بچه ها همیشه تو راه بیمارستان بودیم مامانم هم یکی باید تو خونه مواظبش بود تا نره بیرون سر و صدا کنه مراقبت ما به حدی بود که تقریبا هیچ کس حتی فامیل از وضعیت وخیم مامانم خبر نداشتن فقط فکر می کردن کمی افسرده هست اما ما بچه ها از درون داغون می شدیم منم همیشه افسرده بودم اما به خودم فشار می آوردم تا عادی به نظر بیام تو دوران دانشجویی به چندین مشاور مراجعه کردم از افسردگیه مطلق خلاص شدم اما همچنان دوره ای افسردگی دارم الان از اول خرداد حالم خوبه این روزا کم کم احساس می کنم دارم انرژیم رو از دست میدم و دوباره افسرده میشم تا وقتی حالم خوبه پیگیری می کنم اما وقتی افسرده میشم ولش می کنم دیگه برای درمان پیگیری نمی کنم خیلی کتابای روانشناسی خوندم تا بتونم به خودم کمک کنم هنوز به نتیجه دلخواه نرسیدم اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارم و کمالگرا هستم شخصیت رویا پرداز دارم توان گفتن نه ندارم مهر طلب هستم و عین یه بچه توان دفاع از حق خودم رو ندارم بیشترین چیزی که اذیتم می کنه عزت نفس پایین و اینکه هدف گذاری می کنم تصمیم می گیرم اما می رسم به دوره افسردگی همه چیز رو رها می کنم هیچ کاری رو به آخر نمی رسونم یا کارای که انجام دادم یا بلدم برام خیلی بی ارزش هست انگار جایی در وجودم نیست بهش تکیه کنم انگار خالی هستم در ارتباطات اجتماعی هم ضعیفم یعنی با کسی صمیمی نمی تونم بشم وگرنه در کل همه فکر می کنن بسیار اعتماد به نفس دارم و مغرور هستم اما نمی تونم روابط ادامه دار داشته باشم اصلا متوجه روابط ادامه دار نمیشم همش بعد از اینکه با کسی کمی صمیمی شدم برام سوال که داره به چی فکر می کنه یا خیلی بد بودم یا خیلی مواقع عجیب به نظر می رسم دنیام خیلی متفاوت برای هم خونه ای هام آدم عجیبی بودم کلا احساس می کنم در روابط اجتماعی مثل یه معلول هستم سر در نمیارم چی به چیه تست کودک درون هم دادم آسیب شدید در هر سه دوره رو زده دقیقا سوالا در مورد من صدق می کنه خیلی دلم می خواد روابط اجتماعیم خوب باشه تا بتونم برم سر کار یا از ارتباط با دیگران لذت ببرم اما نمی تونم همیشه عذاب می کشم بعدش فکرای جور وا جور انگار خوره ذهنم رو می خوره به خاطر همین تقریبا با همه قطع رابطه کردم هر چی توی ذهنم بود گفتم ببخشید طولانی شد
پاسخ سلام با توجه به مواردی که قبل از این نوشتید و قسمت دوم باید بگم که اولا رفتار های او به دلیل این نیست که شما برای ایشان ارزشی ندارید این که مردی بچه بخواد و بگه دندونت رو درست نکن این نشان از بی ار...
پاسخ سلام برای شما و همسر زمان زیادی وجود دارد تا با تعامل در کنار یک دیگر بتوانید از زندگی لذت ببرید. احترام به حریم خصوصی یکدیگر به معنی تایید رفتار های بد دیگری نیست. حس اعتماد مهم ترین موضوعی است که ن...
افسردگیه دوره ای آقای صدیق منش
پاسخ سلام متاسفانه خیلی از مواقع هست که ما با مطالعه پراکنده بیشتر سر در گم می شیم و واژه ها و مواردی رو یاد می گیریم که اگر حال خوبی نداشته باشیم بیشتر برامون چالش ایجاد می کنه می خوام مثال بزنم: شما از ا...
پاسخ سلام دوست عزیزتشکر از اینکه سوالتان را با ما در میان گذاشتیدبنظر می آید رفتار کنترلگری و والد گونه ای با همسرتان دارید اینکه دوست ندارید همسرتان منشی داشته باشد و به منشی ایشان تا به این حد حساس هستی...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید