2794

کارشناس محترم 

با سلام

من یک سال از ازدواجم میگذرد. قبل از ازدواج با همسرم ،ارزشها و علایق خودمان را روی کاغذ نوشتیم و با هم در مورد هر یک از موارد صحبت کردیم . صادق بودن - اعتماد و داشتن یک زندگی سرشار از عشق خالصانه و صادقانه موردی بود که هر دو طرف روی آن تاکید داشتیم.

بعد از عقدم متوجه شدم که همسرم تمایلی برای دیدن محتویات موبایلش و برنامه های نظیر تلگرام - واتس آپ و غیره ندارد و حتی زمانی که من مطرح کردم که زن و شوهر نباید هیچ لایه پنهایی ازهم در زندگی داشته باشند ، مورد موبایلش را جزء حریم خصوصی اش مطرح کرد و ان را مستثنی نمود .

همسرم یک فردی است که دارای تحصیلات حوزی و دانشگاهی است - مثل خودم یک فرد معتقد است - فردی با ایمان است و نماز می خواند و حتی زمانی که غیبت کسی می شود ،من را از این کار نهی می کند .

همسرم یک ازدواج ناموفق داشت که 8 سال بطول کشیده بود و لذا بعد از طلاقش ، تمام مهریه و خانه اش را نیز به همسرش پرداخت کرده است و زمانی که به خواستگاری من در سال گذشته آمد ، هیچ منبع مالی برای تامین هزینه های عروسی نداشت و با توجه به اینکه باهم در یک شرکت همکار بودیم من قول مساعدت دادم و لذا کل هزینه های عروسی را پرداخت نمودم.

من بدلیل حفظ آرامشم از کار استعفا دادم و همسرم ملزم شد تا اقساط یک ساله ای خانه ای که من سالها پیش خریداری کرده بودم را پرداخت نماید و به این دلیل یک فشار مالی بر روی او وجود دارد .

فردی به شدت درون گرا است و جلوی همه ، خودش را بسیار ارام و خوشحال نمایش می دهد در صورتیکه من تنها کسی هستم که حالات درونی اش را کاملا متوجه می شوم .متاسفانه در شرکتهای زیادی کار کرده و انها نیز حق اش را پرداخت نکرده اند و بارها شده است که به او گفته ام که ادم ساده ای هستی و نباید اجازه بدهی که کسی از تو سوءاستفاده کند و با توجه به قابلیتها و مهارتهایی که داری همیشه در مقام ارشد با طرف مقابلت کار و صحبت کند و حقت را بگیر.

ولی متاسفانه بجای اینکه تعبیر درستی از این حرفای من داشته باشد ، به من می گوید که چرا این حرفها رو می زنم و می گوید دلیل این همه حرفای من بخاطر اینست که من او را فریب داده ام ( خنده دار است ).

یک ماه پیش یک گفتگویی را بین او و یک خانم در موبایلش رویت کردم که بسیار برایم غیرباور و غیر قابل تحمل بود .

حرفهایی که باعث شد تا بکلی اعتماد من نسبت به او از بین برود .زمانی که او را متوجه این موضوع کردم بسیار اشفته شد و گفت توضیح می دهد. از قرار معلوم در دوران مجردی اش به دلیل مشکلی که این خانم داشته است با او صیغه بوده است و لذا این مورد را قبل از عقدمان به من نگفته بود . همسرم می گوید الان دیگه صیغه نیستیم و خودش هم نمی داند که چرا آن حرفهای عاشقانه و قرار و ملاقات با آن فرد را بیان کرده است .

من باردار هستم و زمانیکه آرامتر شدم ، همسرم از من عذرخواهی کرد و قسم خورد که تا کنون با آن زن رابطه جنسی نداشته است و به من قول داد که با هیچ دختر و یا زنی ،گفتگوی غیرکاری نداشته باشد.

بعد از این ماجرا متوجه شدم که پسورد برنامه های موبایلش را تغییر داده است .تاکنون این مورد را بهش نگفته ام.

برنامه ریزی کرده بودم که خرداد ماه همراه پدر و مادرم به مسافرت بروم ولی با توجه به موضوع پیش امده و اینکه همسرم طبق چتی که با این خانم داشته می خواسته در زمان مسافرت من در خرداد ماه به دیدنش برود و ........، نمی دانم باید چکار کنم .

مورد مسافرت را نمی گویم اینکه چگونه می توانم با این موضوع برخورد کنم.


پاسخ مشاور

مشاور پیش از ازدواج و زوج درمانی

در حال حاضر شما دست کم با دو مسئله‌ی مهم روبرو هستید:

- به همسرتان نمی‌توانید اعتماد کنید (نگران هستید مبادا ارتباط فرازناشویی ایشان قطع نشود و ادامه یابد یا ماجراهایی شبیه به این در آینده تکرار شود).

- با احساساتی دست به گریبان هستید (مانند خشم، ترس، غم......) که قادر به تحمل و تجربه‌شان نیستید.


توصیه می‌کنم حتما به یک زوج درمانگر یا خانواده درمانگر مراجعه کنید و رابطه‌تان را ترمیم نمایید. اگر همسرتان شما را ترجیح می‌دهند و به ادامه‌ی زندگی با شما علاقه مند هستند و ارتباط فرازناشویی خود را قطع می‌کنند؛ آنگاه تکلیف شما در این بخش حل و فصل احساسات خشم و غم و سوگ و ترمیم اعتماد و بهبود رابطه‌تان است.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha