باسلام و خسته نباشید
خانمی 29ساله هستم لیسانس و خانه دار
یک فرزندِ پسردارم که تازه وارد 4سال شده
پسرم از همان نوزادی فوق العاده با آی کیوی بالا و بسیار اکتیو تر از همسن و سالهای خودش بود. زود به راه افتاد و خیلی زود به حرف اومد
کلا در بین خانواده و فامیل بعنوان بچه ای باهوش و پرانرژی زبانزد بود
و از لحاظ عاطفی هم بسیار بامحبت و مهربان
همیشه جواب بوسه ها و محبت منو پدرش رو میداد کلا خیلی با احساس بود
بعد از 3سالگی کم کم روحیات عاطفیش کمتر شد و مثله قبل اجتماعی و شیرین زبون نیست
ضمن اینکه من باردار شدم و الان در تولد 4سالگی پسرم خواهرش 2ماهه ست
از همان ابتدای بارداری براش توضیح میدادم و شرایط رو برای ورود خواهرش اماده کردم طوریکه بیشتر ازما انتظار میکشید و خوشبختانه موفقیت امیز بود و فوق العاده به آبجیش عشق میورزه اونقدر زیاد که از روی علاقه و عشق زیاد ممکنه بلایی سر نوزاد بیاره ولی خوشبختانه حسادت در وجودش نیست
اما خب طبیعیه که با اومدن بچه جدید توجهم به پسرم کم شده و مثل قبل زیاد تو بغلم نمیگیرمش و نمیبوسمش
از طرفی با اومدن بچه جدید کمی عصبی شدم از اونجایی که پسرم خیلی شیطون و آتیش پاره هم بود با اومدن نی نی صبر و تحملم در برابر کارهاش کم شده و دائم از طرف من و پدرش درحال دعواست
ضمن اینکه اصلا هم از من و پدرش حساب نمیبره و کلا حرف گوش نمیکنه (زبون نفهم به معنی واقعی کلمه) و باوجود نهی کردن از کارهای بد بدون توجه به نهی کردن ما به کارش ادامه میده
یا توی جمع بی ادبی میکنه و باعث شرمندگی ما میشه
همون بچه ای که همه قربون صدقه ش میرفتن
تبدیل شده به یه بچه بی ادب و حرف گوش نکن
واقعا دیگه از تربیتش قاصرم و نمیدونم چیکار کنم
میترسم این اخلاق و بی ادبیش روش بمونه و تا همیشه به حرفِ بزرگتراش گوش نکنه
دوست داشتم همیشه باهاش رفیق و دوست باشم ولی با اومدن بچه جدید همه چیز به هم ریخت
البته بازم در اوقات بیکاری باهاش به نقاشی کشیدن . قصه و حرف زدن میپردازم اما از این کارها زود خسته میشه و علاقه ای با همراه شدن و وقت گذاشتن با مارو نداره
و دائم دوست داره در محیط بیرون از منزل با هم سن و سالهاش که بچه های همسایه هستن بگذرونه
رفتارش با اونا خیلی خوبه اما وقتی کوچیک تر بود در محیط بیرون کاملا از خودش دفاع میکرد و اجازه نمیداد حقش پایمال بشه و کاملا قلدر بود
اما الان با وجودیکه بزرگتر شده اجازه میده بچه ها کتکش بزنن یا اجازه بازی بهش ندن
و بیشتر اوقات با گریه به خونه میاد
نمیدونم چی شد که اون بچه الان تبدیل شده به همچین بچه ای
واقعا نمیدونم مشکل کار کجاست
ممنون میشم راهنماییمون کنید
باتشکر
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید