2794

رفتارهای بدِ کودکم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 57 بازدید

باسلام و خسته نباشید

خانمی 29ساله هستم لیسانس و خانه دار

 یک فرزندِ پسردارم که تازه وارد 4سال شده

پسرم از همان نوزادی فوق العاده با آی کیوی بالا و بسیار اکتیو تر از همسن و سالهای خودش بود. زود به راه افتاد و خیلی زود به حرف اومد

کلا در بین خانواده و فامیل بعنوان بچه ای باهوش و پرانرژی زبانزد بود

و از لحاظ عاطفی هم بسیار بامحبت و مهربان

همیشه جواب بوسه ها و محبت منو پدرش رو میداد کلا خیلی با احساس بود

بعد از 3سالگی کم کم روحیات عاطفیش کمتر شد و مثله قبل اجتماعی و شیرین زبون نیست

ضمن اینکه من باردار شدم و الان در تولد 4سالگی پسرم خواهرش 2ماهه ست

از همان ابتدای بارداری براش توضیح میدادم و شرایط رو برای ورود خواهرش اماده کردم طوریکه بیشتر ازما انتظار میکشید و خوشبختانه موفقیت امیز بود و فوق العاده به آبجیش عشق میورزه اونقدر زیاد که از روی علاقه و عشق زیاد ممکنه بلایی سر نوزاد بیاره ولی خوشبختانه حسادت در وجودش نیست

اما خب طبیعیه که با اومدن بچه جدید توجهم به پسرم کم شده و مثل قبل زیاد تو بغلم نمیگیرمش و نمیبوسمش

از طرفی با اومدن بچه جدید کمی عصبی شدم از اونجایی که پسرم خیلی شیطون و آتیش پاره هم بود با اومدن نی نی صبر و تحملم در برابر کارهاش کم شده و دائم از طرف من و پدرش درحال دعواست

ضمن اینکه اصلا هم از من و پدرش حساب نمیبره و کلا حرف گوش نمیکنه (زبون نفهم به معنی واقعی کلمه) و باوجود نهی کردن از کارهای بد بدون توجه به نهی کردن ما به کارش ادامه میده

یا توی جمع بی ادبی میکنه و باعث شرمندگی ما میشه

همون بچه ای که همه قربون صدقه ش میرفتن

تبدیل شده به یه بچه بی ادب و حرف گوش نکن

واقعا دیگه از تربیتش قاصرم و نمیدونم چیکار کنم

میترسم این اخلاق و بی ادبیش روش بمونه و تا همیشه به حرفِ بزرگتراش گوش نکنه

دوست داشتم همیشه باهاش رفیق و دوست باشم ولی با اومدن بچه جدید همه چیز به هم ریخت

البته بازم در اوقات بیکاری باهاش به نقاشی کشیدن . قصه و حرف زدن میپردازم اما از این کارها زود خسته میشه و علاقه ای با همراه شدن و وقت گذاشتن با مارو نداره

و دائم دوست داره در محیط بیرون از منزل با هم سن و سالهاش که بچه های همسایه هستن بگذرونه

رفتارش با اونا خیلی خوبه اما وقتی کوچیک تر بود در محیط بیرون کاملا از خودش دفاع میکرد و اجازه نمیداد حقش پایمال بشه و کاملا قلدر بود

اما الان با وجودیکه بزرگتر شده اجازه میده بچه ها کتکش بزنن یا اجازه بازی بهش ندن

و بیشتر اوقات با گریه به خونه میاد

نمیدونم چی شد که اون بچه الان تبدیل شده به همچین بچه ای

واقعا نمیدونم مشکل کار کجاست

ممنون میشم راهنماییمون کنید

باتشکر

پاسخ مشاور

مشاور روانشناسی کودک و نوجوان

سلام

با توجه به شرایطی که برام توضیح دادید کاملا درک میکنم که الان سر در گم و کلافه باشید.
به نظر میرسه که عمده مشکل به  وجود اومده به خاطر اومدن بچه دومتون باشه  که باعث بروز واکنش های نسبتا طبیعی پسرتون شده.از این جهت میگم طبیعی چون همه کودکان در مقابل ورود نوزاد جدید واکنش‌های متفاوتی نشون میدن .مشکلات شایعی مثل  لجبازی، قشقرق به پا کردن و تحریک پذیری و غیره.

تولد فرزند جدید به عنوان اتفاق تلخ در زندگی بچه اول هست چون متوجه میشه که به یک دفعه تمام علاقه و توجه مادر و پدر به سمت فرزند جدید رفته .توی این موقعیت حساس اگه شما نتونید  برای کم شدن اضطراب پسرتون راهی پیدا کنید و محبت و علاقه خود را به طور مناسبی بین هر دو کودک تقسیم نکنید ، مشکلاتی ایجاد میشه که تا به حال نه تنها وجود نداشته بلکه موارد برعکس اون قبلا رخ میداده.

هروقت متوجه شدید که پسرتون احساس ناراحتی ، عصبانیت و حسادت و ... می کنه نباید احساس او را محکوم کنید ،بهش بگید که متوجه هستید که او چه احساسی داره.همیشه بهش یارآوری  کنید که هر دوی آنها برای شما عزیزید، ولی چون خواهرت کوچک و ناتوانه، نیاز به مراقبت بیشتری داره.

در خصوص حرف گوش نکردن و لجبازی کردن برخورد قاطعانه اما با آرامشی داشته باشید. کاملا متوجه هستم که مسایل مربوط به اومدن بچه دوم و مشکلات بچه اول شما رو از نظر روانی تحت فشار گذاشته اما برای حل مشکل باید کمی روی خودتون کار کنید.
در هنگام لجبازی از کوره در نرید بهش بگید که از کارش ناراحتید و هر کاری پیامدی داره و از چیزی که به اون علاقه داره محرومش کنید مثلا کارتون،قصه یا بازی.  اما بهش بگید که دوسش دارید (محبت بی قید و شرط(
دلخوری ناشی از کم توجهیه شما باعث بزور لجبازی و گوش ندادن به حرف میشه پس تا جایی که میتونید به جای دعوا کردن ها و انتظارات زیاد بهش توجه و محبت بدید.

در مورد اینکه چطوری فرمان بدید که کودکتون به حرفتون گوش کنه مواردی هست که باید رعایت کنید. فرمان شما یابد روشن باشه یعنی دقیقا بگید چی کار کنه (مثلا نگید برو اتاقتو مرتب کن بگید برو اسباب بازیاتو بریز توی سبد). دستور شما باید کوتاه باشه. هر چی طولانی تر باشه احتمال اجرا کمتره(مثلا نگید قرار بود از بیرون میای بری لباستو عوض کنی بگید عزیزم لباس!). فرمان های قابل اجرا برای انجام کار صادر میشه نه برای انجام ندادن (مثلا نپر روی مبل بپر بغل بابا). آدم به لحاظ روانی از چیزی که منع میشیم، تحریک می شیم و انجام میدیم پس به جای اینکه بگید انجام نده و نکن بگید چی کار انجام بده) .
درصورتي ‌که با رعايت اين نکات هنوز با کودک خود ، بهتر است از مشاوره روانپزشک کودک يا روانشناس کودک استفاده کنيد.


 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha