2794
ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت خانم دشتی . من یه سوال قبلا مطرح کرده بودم که جواب داده نشده .دوباره سوالمو تکرار میکنم .خواهشا بهم جواب بدین چون واسم خیلی مهمه.ممنون تشکر میکنم از پاسخ سرکار خانم دشتی به سوال قبلی این جانب .در ادامه سوال قبلی میخواست بگم که بنده 15 ساله که ازدواج کردم .ضمنا چندین بار هم با همسرم در باره مشکلمون حرف زدم و ایشون هم به من این اطمینان رو دادن که دیگه هرگز اون اشتباه رو تکرار نمیکنن. ولی نمی دونم چرا هرچند مدت یکبار فکر و خیال میاد سراغم و داغونم میکنه.همش بخودم میگم کاش اون اتفاق هرگز نمی افتاد واین احساس رو دارم که من دیگه نمیتونم همون آدم سابق بشم و همسرم رو از ته دل دوست داشته باشم.لطفا راهنماییم کنید.ضمنا یه سوال دیگه دارم اینکه من بعضی اوقات اون خانوم رو به صورت اتفاقی می بینم اون موقع چه رفتاری باید داشته باشم. اون خانم هم میدونند که من از ماجرا اطلاع دارم.پیشابیش تشکرمیکنم از راهنمایی های ارزنده تون.
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز از اینکه دیر به سوالتون پاسخ میدم عذر میخوام به علت تعطیلی چند روزه کمی فعالیت ها محدود بود اینکه شما مدام خودتون وهمسرتون رو سرزنش کنید جز اینکه مشکلتون رو بیشتر کنه و شما رو دچار احساس بی ارزشی کنه چیز دیگه ای به همراه نخواهد داشت فرمودید مدام میگید کاش اون اتفاق نمیفتاد نمیدونم ایا به این هم فکر کردید که چرا این اتفاق افتاد یا نه؟ چه عواملی باعث شد که همسرتون این کار رو بکنه در پیام قبلب کامل شرایط رو به شما توضیح دادم گفتم برای اینکه خشمتون از بین بره چیکار کنید قرار نیست زندگی ما یک مسیر بدون مانع داشته باشه . گاهی موانعی که سر راه ما هستند مثل ترمز گیر تو خیابون هستش و باعث میشه ما حواسمون جمع بشه و به خودمون بیایم شما سرعت زندگیت کم شده و دوباره باید سعی کنی ماشین زندگیت رو حرکت بدی وگرنه می ایسته اعتماد به نفس خودت رو ببر بالا . یکبار دیگه به این موضوع اشاره میکنم اگر بخواید مدام در این باره با همسرتون صحبت کنید ایشون امکان داره از این موضوع خسته بشه و واکنش دیگه ای نشون بده فکر میکنم کمی حساسیت شما زیاده باید شناختتون رو از خودتون بالا ببرید بنظر میرسه حس رضایتمندی نسبت به خودتون ندارید اگر فکر میکنید با راهکارهایی که قبلا دادم نمیتونید این موضوع رو حل کنید نزد مشاور برید تا حضوری صحبت کنید فرمودید چه واکنشی نسبت به اون خانوم داشته باشید پیشنهاد میکنم تا جایی که میتونید با ایشون ملاقات نداشته باشید چون مدام براتون یادآوری گذشته میشه ولی اگر این دیدارها ناخواسته اتفاق میفته سعی کنید ارامشتون رو داشته باشید و برخورد مناسبی هم بکنید ما نسبت به شخصیت خودمون با دیگران رفتار میکنیم نه نسبت به شخصیت افراد وانمود کنید که این مسئله براتون حل شده حتی اگر مستقیم خواستید صحبت کنید بگید در یک مقطعی بخاطر شرایط فیزیکی و روحی که داشتید کمی از روند زندگیتون دور شدید که باعث به وجود اومدن این مشکل شد ولی خیلی زود همه چی حل شد و به این موضوع به عنوان طوفان وبحران نگاه نمیکنید بلکه یک باد خنکی وزیده شد و رفت و همه چی مثل سابق هست ودر کنار همسر وفرزندانتون احساس خوبی دارید از این اتفاق درس بگیرید این رو بدونید اگر به همسر و زندگیتون بی تفاوت باشید همسرتون امکان داره به دنبال ارامش در جای دیگه به غیر از خونه بگرده پس فضای امن خونه رو برای خودتون وهمسرتون با افکار منفی نا امن نکنید موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha