2794

لطفا خانم مجرب پاسخ بدن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 86 بازدید

سلام خانم مجرب خیلی ممنون از وقتی که میذارین پاسخ هاتون بسیار کاربردیه  من بچه دوم و آخر خانواده هستم یه خواهر بزرگتر از خودم دارم من از بچگی اینطوری بودم که مراقب وسیله هام و داراییم باشم همش همههه چی رو حساب کتاب میکنم و خیلی محطاط عمل میکنم تو این جور مسائل ولی خواهرم برعکس من به شدت بریز و به پاش و ولخرجی میکنه و من مدتیه که خیلی حساس شدم روی این قضیه و واقعا گاهی اوقات اذیت میشم سر این که چرا خواهرم این قدر راحت بدون فکر و خیال هر چیزی که دلش میخواد رو میخره و خیلی بیخیاله ولی من نمیتونم اونطوری باشم و حتی سر یه چیز خیلی کوچیک همش دارم حساب کتاب میکنم همش حس میکنم باید مراعات خانواده رو بکنم نباید زیاد درخواست کنم در صورتی که وضعیت مالی خانواده الان در حد یه زندگی کارمندی معمولی خوبه احساس میکنم این از بچگی روی من مونده و الان رفته رفته داره اذیتم میکنه من بچه بودم خونه میساختیم و اون موقع وضع مالیمون خوب نبود واقعا همش حس میکنم از اون موقع هستش که من این شکلی شدم از طرفی مامانم هم میگه دائما که چرا اینو خریدید چرا اونک خریدید وقتی لازم نداشتین و زیادی هست فکر میکنم از مامانم به منم انتقال داده شده نمیدونم چیکار کنم واقعا یا همش نگران اینم وسایلم خراب شن،تمون شن، بشکنن نمیدونم واقعا دلیلش چی میتونه باشه

اطلاعات تکمیلی

سن ۱۸ جنسیت زن وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاوره و راهنمای خانواده

سلام دختر گلم..خودت یه پا روانشناس هستی.دقیقا همین گونه هست که گفتید.مادرتان!!الگویی پراز وسواس و احتیاط که از مادرتان در وجود شما طراحی شده.از وقتی بدنیا آمده اید همیشه مراقب بودید و نگهدار و حفاظت کننده.خودت چه پیشنهادی داری برای تغییر این سبک از زندگی. شده تا حالا برخلاف همه این زمان‌ها که اینقدر نگران بودی مراقب بودی .مراقب نباشی و رها کنی؟؟یه بخشی از رفتارهات وسواس گونه هست و از مادرتون گرفته شده.اما یه بخشی خودت هستی و من و تو میتونیم تغییرش بدیم و دست خودمونه.من با این بخش کار دارم.یه مثال میزنم یه لیوانی رو خیلی دوست داری به هر دلیلی میشکنه و تو خودت رو مقصر میدونی و ساعت ها گریه میکنی اون لیوان ه شکسته هااا،،،اما تو همچنان زاری میکنی در حالیکه نمیدونی یه عالمه لیوان توی دیوار هست که میتونی جایگزین کنی.اما روح و روان شما جایگزین نداره.من به شما کار دارم و خواهرتان رو اصلا در نظر نگیرید اون مسئول کار خودشه.شما باید برای خودتان یه رستوران،یه هدیه یا یه خرید هر ماه در نظر بگیرید.این بر میگرده به خود دوست داشتن!!چقدر من خودمو دوست دارم.یه عالمه مطلب هست توی گوگل سرچ کنید و مطالعه کنید.ببینید کجاها خودتان را دوست نداشتید و یا داشتید.هرماه به خودتان جایزه بدهید و خرج کنید.کم کم این حساب و کتاب ه کمرنگ میشه چون تو واسه وجود خودت خرج کردی.همین جا مسئله تموم نمیشه شما نیلز دارید چندین جلسه با من مشاوره کنید و علت هارو کشف کنیم و چون مجازی هست در همین حد میتوانم مانور بدم..حتما بعدها برایم بنویس چه تغییراتی کرده اید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha