سلام دختر گلم..خودت یه پا روانشناس هستی.دقیقا همین گونه هست که گفتید.مادرتان!!الگویی پراز وسواس و احتیاط که از مادرتان در وجود شما طراحی شده.از وقتی بدنیا آمده اید همیشه مراقب بودید و نگهدار و حفاظت کننده.خودت چه پیشنهادی داری برای تغییر این سبک از زندگی. شده تا حالا برخلاف همه این زمانها که اینقدر نگران بودی مراقب بودی .مراقب نباشی و رها کنی؟؟یه بخشی از رفتارهات وسواس گونه هست و از مادرتون گرفته شده.اما یه بخشی خودت هستی و من و تو میتونیم تغییرش بدیم و دست خودمونه.من با این بخش کار دارم.یه مثال میزنم یه لیوانی رو خیلی دوست داری به هر دلیلی میشکنه و تو خودت رو مقصر میدونی و ساعت ها گریه میکنی اون لیوان ه شکسته هااا،،،اما تو همچنان زاری میکنی در حالیکه نمیدونی یه عالمه لیوان توی دیوار هست که میتونی جایگزین کنی.اما روح و روان شما جایگزین نداره.من به شما کار دارم و خواهرتان رو اصلا در نظر نگیرید اون مسئول کار خودشه.شما باید برای خودتان یه رستوران،یه هدیه یا یه خرید هر ماه در نظر بگیرید.این بر میگرده به خود دوست داشتن!!چقدر من خودمو دوست دارم.یه عالمه مطلب هست توی گوگل سرچ کنید و مطالعه کنید.ببینید کجاها خودتان را دوست نداشتید و یا داشتید.هرماه به خودتان جایزه بدهید و خرج کنید.کم کم این حساب و کتاب ه کمرنگ میشه چون تو واسه وجود خودت خرج کردی.همین جا مسئله تموم نمیشه شما نیلز دارید چندین جلسه با من مشاوره کنید و علت هارو کشف کنیم و چون مجازی هست در همین حد میتوانم مانور بدم..حتما بعدها برایم بنویس چه تغییراتی کرده اید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید