سلام خسته نباشید من ۲۹سالمه ومتاهلم...بشدت افسرده ام...فرزند اول هستم ویه برادر دارم ک متاهله وازمن کوچیکتره....میمیرم واسه پدر مادرم ب قدری ک دوسشون دارم واوناام ب شددددت حامی من هستن و دوسم دارن....اما مشکلم اینه از زمانی ک یادم میاد اینا باهم دعوا داشتن الان جدیدا سر پول و هرچی ک بگی دوکلمه بعد دعواشون میشه....مامانم پیش من بد پدرمو میگه و درد دل میکنه پدرمم همینطور ساعتها میشینه برام حرف میزنه...از ی طرف دلم میسوزه از طرفی واقعااااااا نمیکشم دیگه....الان همسرم ماشین خریده ولی من انگار نه انگار اصلا خوشحال نیستم نمیتونم بخندم....واقعا حالم خرابه... ازشونم دورم بدتر فکرم درگیرشونه....انقد غمم زیاده و اوضاع وخیمه حتی نمیدونم چطور براتون بیان کنم
شما واقعا ازدواج کردید؟ردپایی از تعهد و توجه از زندگی مشترکتان نمیبینم..حتما به روانشناس مراجعه کنید تا علت اینهمه وابستگی مشخص شود و افراد مهم زندگیتان جایگاهشان مشخص شود.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید