2794

کتک زدن همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 1073 بازدید

سلام وقتتون بخیر ۲۲ سالم هیت و ۲ ساله که ازدواج کردم و بچه ندارم . همسرم هروقت برخلاف میلش صحبت کنی صداش بالا میره و دست بزن داره تاحالا چندین بار پدرم ازش تهعهد گرفته که دست روی دخترم بلند نکن حتی همون اول که اومدن خواستگاری بهش گفت بیا منو ببن ولی دخترمو حق نداری دست روش بلند کنی ولی. متاسفانه همون ماه های اول بخاطر اینکه دم در خونه با پدر و مادرش تو ماشین بودن و من قرار بود آماده بشم بریم خونه ی اقوامشان پا گشا بهشون تعارف کردم بیان خونه که من آماده شم اما گفت پدر و مادرم پاشون درد میکنن و تو افتادن سریع بیا گفتم باشه ولی تا اومدم آماده بشم گفت چقدر طولش میدی و استارت کتک زدنش شروع شد و بطور فجیعی منو زد من که شوکه بودم هیچی نگفتم حتی ب پدرم و قول داد که دیگه نزنه اما باز هم تکرار می‌کرد از اون سال ها ۲ سال میگذره ، یه مغازه داشت که اونم جمع کرد بخاطر پول پیش و کرایه ی زیاد و حالا یه روز مسافر میبره ۱۰ روز میخوره میخوابه تا پول خلاص بشه هر وقت ازش تقاضای پول کردم گفته ندارم فلان قسط و میدم و.. طلایی که جزو مهریم بود فروختم که ماشین بخریم پیشرفت کنیم ولی ماشینو زد ب اسم پدرش باز هیچی نگفتم تا اینکه چند روز پیش یه وامی تقاضا داد گفت الا و بلا به فامیلامون بگو بیان ضامنم بشن در صورتی که فامیلای خودش میتونن و دوم اینکه وقتی کار نمیکنه و حقوق نداره من رو چ حسابی اینکارو کنم ؟

بارها گفته من پدرو مادرم رو ب تو ترجیح میدم و اونارو دوست دارم بیشتر از تو 

من خودم شاغلم و هیچ درکی از اینکه ه زن شااغل با خانه دار فرق داره نداره همش به غذا پختن من ایراد میگیره به غذا پختن من ایراد میگیره خدا شاهده تا حالا هیچوقت پول نگرفتم گفتم کار میکنم بهش فشار میاره ولی هیچ درکی نداره همش یه چشمم اشکه یه چشمم خون 

بارها تو جمع بی آبرویی و بدخلقی کرده و من دیگه جرات ندارم چیزی بگم مبادا بی آبرویی کنه 

مطمعنم خانوادش از این اخلاق پسرشون خبر داشتن و برای راحتی خودشون همه چیزو پنهان کردن موندم چیکار کنم مطمعنمم درست بشو نیست و در آینده باید با یه بچه طلاق بگیرم شما قضاوت کنید لطفا 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۲ جنسیت زن شغل دستیار پزشک وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاوره و راهنمای خانواده

قضاوت کار من نیست اما جمله خودتان را نگاه کنید.(متاسفانه همون ماه های اول بخاطر اینکه دم در خونه با پدر و مادرش))
همون ماه اول باید تموم می‌کردید. 
همون ماه اول پدرتان را در جریان میگذاشتید. 
الان هم دیر نیست. در زندگی که ارزشی ندارید نمانید از پدرتان کمک بگیرید و به کمک یک مشاور تصميم نهایی را بگیرید. خداروشکر که شاغل و مستقل هستید. هیچ احدی حق ندارد به شما آسیب بزند. همسر شما 50 جلسه تراپی هم بروند انسان نخواهد شد. 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha