بگین من حساسم

شوهرم یه همکار خانوم داره که ایشون دوتا فرزند دارن کارشون مثلا تلفنی هس زیاد باهم درتماس برامون این موضوع چند سال پیش جوادی نبود چون عادی بود همکار خانوم آقا تا اینکه امسال شوهرم دعوتشون کرد باغمون و چند روزی اومدن موندم من چیزی ار خانوم ندیدم ولی شوهرم خیلی صمیمی رفتار می‌کرد وخیلی تو مخم بود مثلا رفتیم آبشار زنه عکس نمیگرف شوهرم به زوری چند بار گف بیا عکس بگیر که شوهرم ازش عکس گرف یا اونروز عکس تولد پدرشو برا سوهرم فرستاده بود و من هرچی میگم به شوهرم دوس ندارم این روابط رو فقط میگه اون به من خیلی خیر میرسونه اون فقط خواهرمه

اونروز به شوهرم گفته بود شهرستان اومدنی برامون گردو بیار یا یه بار گفته بود از شهرتون لواشک بیار من به شوهرم گفتم دوس ندارم بری ببینیشون میگه با تاکسی میفرستم از خونه رفتنی با اینکه شیو نمیکنه رعنه بود خودشو شیو کرده بود

 چند روز پیش رفته بود نتونسته بود بره گردو هارو بده 

 اومد خونه گف ناراحت شدم که نتونستم بدم یه دختر کوچولو ۳ ساله هم داره که خیلی ازش خوشش میاد میگه نتونستم دختر رو ببینم از وقتی هم اومده خونه باهام سرده با فاصله ازم می‌خوابه مثل قبل منو بغل نمیکنه 

به حرفام نمیخنده محبت نمیکنه انگار تودار شده

اول هر روز ازم رابطه میخواس الان فقط اونروز گف بارداری میترسم شکمت درد کنه ولی من باور نمیکنم فردا هم قراره بره خارج از کشور

تو چت هاشون که نگا میکنم چیز خاصی نیس فقط مدارک براهم فرستادن 

من حس میکنم بهم خیانت میکنه 

میخوام بعد بدنیا اومدن یه سال تحمل کنم تا بتونم بزرگش کنم بعد مهریه رو بزارم اجرا یه خونه اجاره کنم صبحا میدم مامانم بچه رو نگه داره میرم سرکار 

خیلی ناراحتم خیلی