2794

به خاطر مشکلات گذشته خیلی زودرنج شدم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 5 بازدید

سلام وقتتون بخیر 

من خیلی نیاز به کمک دارم اصلا از نظر درونی حالم خوب نیست 

من فرزند اول خانواده هستم و دو خواهر و برادر کوچک تر از خودم دارم از وقتی بچه بودیم بخاطر توجه خانواده مخصوصا مادرم به خواهر کوچکترم که سه سال از من کوچکتر هست همیشه فکر میکردم خواهرم رو بیشتر از من دوست دارن همیشه به من میگفتن تو بزرگتری کوتاه بیا 

من خیلی خیلی ذهنیت بدی از بچگی دارم چون همیشه دور خواهرم بودن تا براشون شعر بخونه از بچگی فکر میکردم من خنگم یا من پایین تر از خواهرم هستم یا فکر میکردم دوست داشتنی نیستم از بچگی اعتماد بنفسم از بین رفت 

اگر بخوام بگم خیلی طولانی میشه فقط اینو بگم من حس میکنم مامانم اصلا دوسم نداره حالا که داداش کوچکتر هم دارم و ده سالشه وقتی بهش محبت می‌کنه من از درون نابود میشم با خودم میگم مامانم میتونست به منم محبت کنه ولی نکرد یکبار بغلم نکرد یکبار بوسم نکرد یکبار بهم نگفت دوسم داره حالم خیلی بده تو زندگی الانم خیلی تاثیر گذاشته نیاز به کمک دارم🥺

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۱ جنسیت زن شغل محصل وضعیت تاهل متاهل
! سوال در انتظار پاسخ است .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha