سلام همراه گرامی. بینهایت متاثر شدم از خواندن پیام شما چرا که کاملا درکتون میکنم. همسرتان کودکی خوبی نداشته و خودش تحقیر شده هست و روانی ناسالم دارد.. وقتی تحقیر شده و یا کتک خورده چطور میتوانی این انسان در هم تنیده را اصلاح کنید. پسر شما 5 سالشه و مهمترین بخش شکل گیری یک کودک زیر 5 سال هست و در محیط متشنج به این سن رسیده.. شما میفرمایید به خاطر بچم جدا نشده ام حال آنکه به خاطر سلامت روان همین بچه باید تصمیم درستی میگرفتید چرا که ادامه دادن با ایشان. پسرتان میشود یکی همانند پدرش. میشود یک حسن فقط حسن همسرتان را برای من نام ببرید؟ همسرتان تماما پر از خشم و عصبانیت هست و حتی با دارو هم ایشان آرام نخواهد شد. شما مجبور نیستید با یک آدم بیمار ادامه دهید اگر پشتوانه مالی دارید میتوانید جدا شوید این زندگی همانند لیوانی سم و زهر هست که هر روز جرعه جرعه آنرا میخورید. برای آسایش و آینده و آرامش خود و پسرتان قدمی بردارید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید