2794

سلام راسش دوسال بود بایه نفربودم ولی شکرخدا زیادبهش وابسته نبودم ولی اون همش حرف ازعشق وعاشقی میزد امروز به طرزعجیبی فهمیدم هم زن داشته هم دوتابچه وقتی لورفته خیلی راحت جلوزنش زنگ زدشدوع کردبه ترسیدم ازدستت بدم واین حرفا وگفت بیام خواستگاریت که من بلاک کردم ولی بااین حال که خیلی کم علاقه بوده حال روحیم خیلی بد نه خواب دارم نه خوراک میشه بگیدچطوری خودم رو اروم کنم ممنون

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۶ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل مطلقه
پاسخ مشاور

مشاوره و راهنمای خانواده

به این جمله اتون دقت کنید،،
××××دوسال بود بایه نفربودم ولی شکرخدا زیادبهش وابسته نبودم××××
پس برای چه دنبال آرام شدن می‌گردید!!!!
ایشان نقش عاشق را خوب بازی کرده..و نتونسته به همسرش و بچه هاش وفادار باشه به شما وفادار باشه؟اینگونه مردها معشوقه میخوان و بس..‌شما نشدی یکی دیگه..وارد شدن به زندگی مرد متاهل مثل اینست که دولا بشی و لقمه گاز زده دیگری رو برداری بخوری 
حالا که متوجه شدید بهتر است فاصله بگیرید و حال بدتان نیاز به زمان دارد.تحت هیچ شرایطی جواب ایشان را ندهید اگر چندتا زن همین برخورد را می‌کردند مردای متاهل جرات نمی‌کردند خطا کنند‌.‌ایشان هم زندگی خودشان را می‌خواهد و هم هوس و هرزگی...نمیخام از دستت بدم یه جمله کثیف این اقاست که از نمایشش لذت بره..به روان‌پزشک مراجعه کنید دارو کمکتان می‌کند تا این بحران را به راحتی بگذرانید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha