2794

خیانت

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 179 بازدید

با همسرم آشنا شدیم دوست شدیم ۷ ماه ،به اصرار خودش زود عقد کردیم ولی عقدمون ۴ سال طول کشید ،کشته مرده ی من بود ،

خودش میدید که من از ظاهر هنوز جوری هستم که حتی چشم زن ها هم بهم میفته ،نه که تیپ بد بزنم و جلف باشم ،یکم زیبایی که خدا بهم داده ،

خودش میدونه چقدر خاستگار آدم حسابی داشتم میشناستشون چون سرشناس بودن ،خانواده شون روستایی هستن ،برعکس ما که همه خارج از ایرانن،تفاوت های فرهنگی زیاد داریم ،من برونگرا و اون درونگرا ،پدر من خوش اخلاق و پدر اون بد اخلاق،تفاوتامون زمین تا آسمون ،پول نداشت،دیدم قلب مهربونی داره قبولش کردم تو عالم بچگی و نادونی ،

چندسال بعد یه شب بعد چندین ماه قهر،

من یه چت با یه پسری که بهم ابراز علاقه کرد داشتم ،پسره زیاده روی کرد من بلاکش کردم ،

ولی پیاما رو شوهرم خوند ،منو بخشید ،

چون اون زمان قصد جدایی داشتیم ،کم کم رابطمون خوب شد و عالی و عاشق هم بودیم تا اردیبهشت امسال که یه شب اومد خونه و گفت من با فلانی س.ک.س چت داشتم و کلی پشیمون و ناراحت و خودشو زد و ... درخواست کرده ببخشم،داره میره پیش روانشناس ،

میگه شاید دو قطبی باشم ،خودمو درمان میکنم 

ولی تصویر اون پسر پاک و سر به زیر تو ذهن من برای همیشه خراب شد 

حرف من اینه اون زمان که من جواب یه پسری و دادم ما داشتیم طلاق میگرفتیم ،ولی اون زمانی خیانت کرد که من با تمام نداری هاش ساخته بودم،سختی زندگیمونو کشیده بودم ،خانوادش برام هیچکاری نکردن،نه عروسی ،نه سرویس هیچی ،ولی من به پاش موندم ،

تو همون اوج بهم خیانت کرد ،

بنظرتون باید چیکار کنم 

اطلاعات تکمیلی

سن 29 جنسیت زن شغل فروش لوازم خانگی وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاوره خانواده

سلام و عرض ادب

از صحبت های شما متوجه شدم که همسرتان را به خاطر دوست داشتن واقعی و بدون در نظر گرفتن شرایطشان انتخاب کرده اید. در نتیجه زمانی هم که این خیانت اتفاق افتاده شما را بیشتر اذیت کرده است، چرا که انتخاب شما به خاطر عشق و دوست داشتن بوده نه دودوتا چهارتاهای مرسوم امروزه. 

موضوع خیانت متأسفانه یکی از شایع ترین مسائل در حوزه مشاوره خانواده است. تجربه خیانت شخص را در معرض هیجانات منفی شدیدی همچون غم، خشم، شوکه شدن، سردرگمی و تنفر قرار می دهد.

از طرفی اینکه احساس می کنید وقتی اشتباه از سمت شما بوده،صحبت از طلاق و جدایی شده و ایشان موضعی جدی به کار شما داشته اند، بخشش را برای شما دشوار می کند.
​​​​از طرفی در نهایت به خاطر احساسی که به شما داشته اند، تصمیم گرفته اند ارتباطشان با شما را ادامه دهند و این نشان دهنده این است که واقعا به شما علاقمند هستند. همان طور که شما الان آشفته اید و حال بدی دارید، ایشان هم آشفته بوده اند ولی تصمیم به تداوم زندگی مشترکتان گرفته اند.


اینکه چه تصمیمی بگیرید کاری دشوار است،از یک طرف پذیرش این موضوع برایتان دشوار است و حالتان را بد کرده، از طرفی چون به ایشان علاقمندید نمی توانید به راحتی از ازدواجتان بگذرید.

توصیه می کنم حتما به جز روان شناس ایشان از کمک یک مشاور خانواده استفاده کنید و در خصوص این اتفاقژ تصمیم گیری و روش بازسازی اعتماد میان خودتان از ایشان کمک بگیرید.

با توجه اطلاعاتی که در اینجا مطرح کرده اید به نظر من می رسد که علی رغم خشم و رنجشتان از موضوع پیش آمده، هنوز جای تلاش برای تداوم این رابطه وجود دارد و حیف است که وقتی هر دو نفر به هم علاقمندید، از این ارتباط بگذرید. 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha