سلام و عرض ادب
از متن پرسش شما متوجه شدم که شما اینحالت زودعصبانی شدن یا اصطلاحا تحریک پذیری خودتان را با شروع تعطیلات تابستانی مرتبط می دانید. در نتیجه من پاسخ پرسش شما را نیز با توجه به همین موضوع که شما آن را ریشه این مسئله می دانید، توضیح می دهم.
شما در یک سال اخیر به سبک زندگی یک فرد شاغل عادت کرده اید که احتمالا به نسبت برنامه قبلتان پرتکاپوتر، پویاتر و پرمشغله تر است. این پر بودن برنامه زمانی در عین اینکه دشوار است و توانایی مدیریت زمان بالایی را می طلبد، تغییری مثبت است. در وهله اول ذهن شما را معطوف به زمان حال نگه می دارد، کمتر زمان دارید که ذهنتان درگیر افکار منفی بشود، محدودیت زمان باعث می شود شما کارها را اولویت بندی کنید و از اتلاف وقت جلوگیری کنید.
در برخی مشاغل همچون معلمی در ماه های تابستان تعطیلی وجود دارد که برای افراد هم می تواند خوب باشد وهم بد. افرادی که این تعطیلات را دوست ندارند از اینکه روال زندگی روزمره شان تغییر کرده احساس خوبی ندارند. آن ها ناگهان با حجم زیادی از زمان مواجه می شوند که نمی دانند آن را صرف چه کارهایی کنند.به خصوص در افرادی که به کار با دانش آموزان علاقمندند و هیاهو و پویایی محیط های آموزشی را دوست دارند، تحمل این شرایط دشوارتر است. چرا که گویا نیازهای مربوط به روابط اجتماعی شان در سطح شغلی ارضا نمی شود.
توصیه می کنم برای اینکه نسبت به اینوقت آزادتان احساس بهتری داشته باشید یک برنامه منسجم روزانه برای خودتان بریزید، به این صورت که :
- کارهای عقب افتاده خودتان را فهرست کنید، به خصوص کارهایی که به خاطر مشغله های شغلی نمی رسیدید آن ها را انجام دهید. سپس آن ها را اولویت بندی کنید و با برنامه زمانی ( مثلا بسته به زمان مورد نظرشان هفته ای یک کار یا ماهی یک کار)
- تلاش کنید یک هنر، ورزش یا زبان جدید را فرابگیرید. یادگیری کاری است که به علت نیازش به تمرکز و حضور ذهن، ذهن شما را در زمان حال نگه می دارد و برای شما لذت بخش است. همین طور این احساس را به شما می دهد که دارید از زمانتان استفاده مفیدی می کنید
- یک زمان کیفی در روز برای بازی یا انجام یک فعالیت لذت بخش مشترک با فرزندتان در نظر بگیرید. در این زمان ( مثلا نیم تا یک ساعت) فقط تلاشکنید زمان خوشی را در کنار فرزندتان داشته باشید و تربیت، آموزش و یا انتقاد را به سایر زمان ها موکول کنید
- روزانه زمانی را به ورزش و فعالیت جسمانی اختصاص دهید. یک پیاده روی یا دوی نرم به مدت بالای ۳۰ دقیقه باعث آزاد شدن هورمون های شادی بخش در مغز شما می شود و شما احساس نشاط و سبکی می کنید
- زمانی را به روابط صمیمانه و دوستانه خود اختصاص دهید. به نظر من ما در روابط خود دو نوع کلی از ارتباط را داریم. روابط ضروری و مسئولیتی ( مانند روابط خانوادگی و شغلی) و روابط تفننی و اختیاری ( مانند دوستان صمیمی یا روابطی که آنها را نه بر حسب ضرورت، بلکه بر حسب لذت بردن از آن رابطه و احساس اصالت و خود بودنی که تجربه می کنیم) انتخاب می کنیم. توصیه من این است که برای اینکه ظرفیت رفتار کنترل شده و پخته خودتان را در روابطی که خیلی برایتان خوشایند نیستند افزایش بدهید، باید روابط صمیمانه و لذت بخشی هم داشته باشید که در آن ها از افکارتان،احساساتتان و تجربیاتتان به راحتی صحبت کنید. ارتباط با یک فرد متخصصمانند مشاور نیز اگر به درستی و با فرد معتمد و متخصصی شکل بگیرد از نوع دوم است.
- یک برنامه منظم مطالعه بگذارید و اینکار را با مطالعه کتاب هایی که برایتان جذاب ترند شروع کنید و سپس آن را به حوزه های شغلی و رشد فردی تان بسط دهید. اگر تمایل داشتید می توانم در خصوص سیر مطالعاتی شما را بیشتر راهنمایی کنم. اگر اصلا به مطالعه علاقه نداشتید دیدن فیلم به صورت هدفمند هم می تواند دنیای ذهنی شما را بازتر کند
از کمک یک مشاور متخصص و باتجربه استفاده کنید. جدای از تأثیر راهنمایی ها و تمرین های مشاور بر مدیریت خشمتان، خود فرایند صحبت کردنهم التیام بخش است. به شکلی یک تخلیه هیجانی نظام مند صورت می گیرد و این باعث می شود کنترل شما بر هیجانات منفی تان بیشتر شود
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید