کلی صبر کردم تا با مردی ک فک میکردم ایده آله ازدواج کردم مشکلاتم شروع شد مشکل جنسی داشت باخانواده همسرم تو ی خونه بودیم تک پسر بود گفتم وابستگی داره گناه داره مشکل و مطرح کردم ک اینطوری من اذیت میشم اصلا باهام رابطه نداشته بزور مشاوره و...خیلی کم بعد امسال حالش هی بد میشد ۶ماه درگیر دکتر گف مشکل گوارشی و آزمایش و...چیزی ملوم نشد تا اینک یروز از حال رف واورژانسی رف دکتر گف چقدر دیر پیگیری کردین اچ ای وی داره بعداز چندروز فوت شدن الان خیلی تنها شدم حس بدی دارم خیلی از خدا ناراحتم آیندم چی میشه تنها میمونم یا ی آدم خوب واقعی سر راهم میاد کمکم کنید
دوست گرامی..الان شما در بحران هستید
عین این میمونه که ماشین خراب است و هی میگید آیا به مقصد میرسم؟
اول حال خودتان را خوب کنید..وقتی حالتان خوب باشد تغییرات خوب بوجود میاد..بگذارید زمان بگذرد تا التیام حاصل شود.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید