با عرض سلام و خسته نباشید.
من ۳۵ ساله و متاهل و مادر دو فرزند هستم.
دخترم ۷ساله و اوتیسم هست.مدرسه اوتیسم میره و نیازه من صبح تا ظهر باهاش مدرسه باشم و حدودا روزانه ۳ساعت زمان برای تمرینات میذاریم و حدودا رونانه ۱ساعت جیغ و داد و گریه و بی قراری داره که انرژی و زمان زیادی از من میگیره.
پسرم ۱۴ماهه هست و به واسطه سنش و شیطمنت هاش نیاز به یک مادر ۲۴ساعته داره.
همسرم اصلا کمکم نیست حتی در حد پارک بردن دخترم .تایم کاری زیادی نداره.معمولا ۱۰صبح تا ۵عصر و تمام زمانی که خونست خوابه.
قدر دان کارایی که انجام میوم نیست.همه چیز در مورد من به نظرش ناکافیه.رسیدگیم به بچه ها.رسیدگیم به نظم و تمیزی خونه.رسیدگی به مسائل زناشویی(در صورتی که من نهایت ۱ساعت استراحت در روز دارم و تمام مدت روز مشغول رسیدگی به بچه ها و نظم خونم و در مورد مسائل زناشویی که به شدت ناراضی هستن هفته ای حدودا ۳تا۴ مرتبه رابطه داریم)
خیلی سعی میکنم روحیه خودم رو وسط این هرج و مرج زندگی حفظ کنم به ظاهرم میرسم.اکثر اوقات آراسته هستم.مرتب حمام میکنم به زیبایی موهام حتی توی خونه اهمیت میدم همیشه آرایش دارم و به محض اینکه تایم خالی پیدا میکنم مثلا زمان آشپزی اهنگ میذارم و با هیجان با بچه هام میرقصیم.دو تا وروجک قرتی دارم.
همسرم از شاد بودن من ناراحته.روحیه مرد سالار داره و میگه زن وظیفش مادری کردنه و هر چی من میگمباید بگی چشم.و مدام تحت فشارم بابت اینکه چی رو چطور بپوشم و چه حرفی رو چطور بزنم.خیلی باهامدعوا میکنه .فحاشی تحقیر و توهین.هر بار بین دعوا میگه برو خونه بابات میگه خیلی بی غیرتی که این همه تحقیرت میکنم بازم نمیری و اینجایی😢.
من نمیگم خیلی آرومم منم گاهی عصبی میشم اما به هیچ عنوان تحقیرش نمیکنم و هرگز فحاشی نمیکنم
همسرم وضع مالی نسبتا خوبی داره ولی من خیلی وابستگی مالی بهش ندارم.شغلم نقاشی هست و توی خونه کار میکنم
توی خانواده خودم دختر دوم از یه خانواده ۶نفری هستم و ۳تا خواهر دارم.همه خواهرا متاهلیم.مادرم و خواهر بزرگم فوق العاده عصبی و بی منطق هستن و پدرم هیچ نقش مهمی نداره مادرم هم با خانواده خودش هم با تمام خانواده پدرم قطع رابطه هست حتی پدرم اجازه نداشت به مراسم خاکسپاری مادر و پدرش بره
به خاطر این مدل مشکلات خانوادگی فکر برگشت به خونه پدرم رو نمیکنم.
۲تا خواهر کوچیکترم درک خوبی دارن و با منطق هستن رابطه خیلی خوبی با هم داریم.
واقعا نمیدونم باید چه رفتاری با همسرم داشته باشم.گاهی فکر میکنم زندگی کردن باهاش اشتباهه و برای سلامت روانم باید ترکش کنم.اما به واسطه حجم مشکلات و مشغله ای که دارم تمرکز ندارم که درست و غلط چیه شدیدا نیاز به راهنماییتون دارم.
در ضمن روزانه یه قرص آسنترا ۱۰۰ به دستور پزشک مصرف میکنم
ببخشید بابت طولانی شون متن و خیلی ممنونم بابت زمان ارزشمندتون که در اختیار من گذاشتید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید