تو رو خدا بدادم برسید

سلام دارم دیونه میشم یه خواهر دارم ده ساله که ازدواج کرده با پسر خالم یه پسر داره هر روز میاد خونه و بابا و مامانم رو علیه منو اون یکی خواهرم پر میکن هر روز دعواس پسرش هفت سالشه خیلی بی احترامی به منو اون یکی خواهرم میکنه حرفم که میزنیم بابام با ما دعوا میکنه میاد میگه این دوتا چرا آرامش دارن دیگه خسته شدم از توهین و تحقیر با هیشکی نمیسازه با خالم که مادرشوهرشه هم نمیسازه باهاشون دعوا کرده با معلم بچش با آرایشگر با هر کسییی که شما بخواین دعوا میکنه ولی مردم صاحاب دارن دفاع میکنن از خودشون منو خواهرم بی وفاعیم دیگه دیونه شدم سرکار هم نیستیم هر روز تحقیر هر روز توهین بابامامانم که از قبل پرشون کرده میان طرفداریش شوهرشم که بی غیرته هر روز شام خودشو پسرش سر میز هستن و اصن منو خواهرمو ترد کرده شما بگید من چیکار کنم دیگه از دستش عاصی شدم یه خواستگار معلم که امد واسم یا هر خواستگاری که واسه من یا خواهرم میاد گوشی برمیداره میگه اینا قصد ازدواج ندارن دیگه فقط دوس دارم یا اونو بکشم یا خودمو بیشتر از بابا مامانم حرصم میگیره که طرفدارشن یکی دیگه از خواهرام هم که طلاق گرفته پشتشو گرم میکنه دوتاشون بزرگتر از ما دوتان دیگه دیونه شدم من پول هم ندارم که خونه ی مستقل بگیرم چیکار کنم کاش یه آدم خیّر باشه یه پولی کمکمون کنه یه خونه اجاره کنیم چیکار کنم توروخدا چیکار کن