سلام من وسواس فکری دارم یعنی خودم اینجور تشخیص دادم ..
بیش از حد به هرچیز بی اهمیتی فکر میکنم تحلیل های مختلفی انجام میدم از یه موضوع واقعا بی اهمیت،هر حرفی به کسی میزنم هزار بار اون حرفو با خودم تکرار و تحلیل میکنم که ببینم اون حرفم یه وقت تاثیر بدی رو اون ادم نذاره یا زندگیش رو خراب نکنه در صورتی که حرفای معمولی بینمون رد و بدل میشه..همه کارا و رفتارامو تحلیل میکنم همیشه جنبه منفی همه چیزو میبینم،ترس از دست دادن عزیزام به خصوص برادرم داره دیوونم میکنه جوریه که مدام به از دست دادنش فکر میکنم و به جایی رسیدم که حس میکنم بهم الهام شده ،درصورتی که اینطور نیست و من میدونم که ناشی از وسواس فکریه ولی خب بازهم ازار دهندست برام ،متاسفانه کنکور دارم و همه زندگیم به کنکور وابسته است و این افکار منفی موقع درس خوندنم تشدید میشه ..بعضی شبا از شدت افکار منفی یهو حالم بد میشه و ساعتها گریه میکنم..هرچقد خودمو قانع میکنم که افکارم واقعیت ندارن بازهم خیالم راحت نمیشه واقعا برام مثل استخون لای زخم میمونه لطفا راهنماییم کنید ایا من علائم افسردگی رو دارم؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید