سلام. وقت بخیر
افکار نقش مهمی را در زندگی ما ایفا می کنند. افکار یا شناخت مانند یک عینک هستند که ما خیلی اوقات بدون آگاهی، آن را به چشم می زنیم و از منظر آن به تمام مسائل، افراد و شرایط زندگی خود می نگریم.
زمانی که این افکار ناکارآمد باشند و ذهن ما را درگیر سوگیری منفی کنند، ما به همه مسائل به شکلی که افکارمان به ما نشان می دهند، نگاه می کنیم و بعد هم واکنش نشان می دهیم.
مانند یک بیماری جسمانی که وقتی تازه در بدن ما ایجاد می شود، درمان و روند بهبود آن آسان تر و سریع تر است؛ الگوهای فکری و طرحواره ها نیز زمانی که تازه شکل می گیرند، راحت تر تغییر می کنند. اما هر چقدر زمان طولانی تری را با آن ها زندگی کرده باشیم، تغییر آن ها دشوارتر است.
توصیه من این است که اگر امکانش را دارید، برای تغییر روند افکار خود از کمک یک مشاور باتجربه استفاده کنید. چرا که تغییر راحت نیست و نیازمند پیگیری مستمر، راهنمایی های درست و یک چهارچوب کارآمد دارد.
اگر به هردلیل در حال حاضر این امکان را ندارید توصیه می کنم فعلا یک روند مطالعاتی را شروع کنید که به شما در خصوص افکار و شناخت های منفی تان آگاهی دهد. به عنوان اولین کتاب، کتاب (( زندگی عاقلانه )) اثر آلبرت الیس را توصیه می کنم.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید