سلام.وقت بخیر.من 24سالمه و همسرم 31سالشه.سه سال نامزد بودیم.و الان تقریبا سه ماهی میشه عروسی کردیم.د

روجا 139 بازدید

سلام.وقت بخیر.من 24سالمه و همسرم 31سالشه.سه سال نامزد بودیم.و الان تقریبا سه ماهی میشه عروسی کردیم.دورانی ک دوست بودیم خوب و مهربون بود.با حوصله،اهل تفریح،ولی از وقتی ک نامزد شدیم بی حوصله،بد دهن ،بی اعصاب(جا داره ک بگم الانم جلوی افرادی ک جدید هستن مهروبن و باحوصلست،و مجردیش هم فردی بی اعصاب و... بود)زود عصبی میشه،خصوصا موقع رانندگی فحش رکیک میده،یا هروقت کاری بخاد بکنه پیش نره هرچی دم دستش باشه صدمه میزنه،عذر میخوام ک اینو میگم ولی بجز زمانی ک نیاز جنسی داره هیچ وقت محبت نمیکنه،زمان رابطه هم هیچ وقت محبت کلامی نداره،و تاحالا نشد حتی اسم منو صدا کنه،دیگ الفاظ محبت امیز مثل عزیزم و... بکنار،با سوت زدن صدام میکنه،افکارش مثل عهد دقیانوسه .از کارهام تعریف نمیکنه ک مبادا پررو شم!خدایی ازش خسته شدم.چون بخاطرش تو روی همه واستادم الان نمیتونم ازش طلاق بگیرم.و اینم بگم من مجردی خیلی ادم پرشور و هیجانی بودم و ادم با اراده و هدفمند ولی الان دارم ب ی ادم افسرده تبدیل میشم.بی حوصله شدم.و اعتماد بتفس منو کلا پایین اورده.و سست عنصر شدم.اون برای زندگی اینده هیچ هدفی نداره.و اصلا نمیدونم زندگی مشترکمون بکجا ختم میشه.هروقتم ازم دلخور و ناراحت میشه اهام حرف نیمزنه بجا اینمه بیاد مشکلش رو بگه ک باهم حرف بزنیم یا توجیه کنم و یا حتی ازش معذرت خواهی منم قهر میکنه و بهش میگم چته.میگه هیچی😰😥توروخدا ی راه حلی بهم بگین ک چیکارش کنم.همش تو همه ی زمینه ها حق با اونه.همیشه حق با اونه.

1395/10/03

پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز وقتی دونفر با دوفرهنگ و دو تربیت متفاوت باهم ازدواج میکنند قطعاً هردو ویژگی‌هایی دارندکه از دید طرف مقابل دوست داشتنی نیست. تنها کاری که از دست ما برمی آید این است که آن ویژگی‌ها را بشناسیم و در صدد کنار آمدن با آن‌ها و مدیریت شرایط باشیم. منظور م از کنار آمدن، تایید آن رفتار نیست، بلکه منظور پذیرش آن رفتار و سعی در هماهنگ شدن با مسئله است؛ به طور مثال ممکن است وقتی همسرتان با بی‌پولی، ترافیک، مشکلات کاری و... روبه رو می‌شود، عصبانی شود؛ در چنین شرایطی بهتر است که عوامل ایجاد کننده عصبانیت را بشناسید و رفتار خودتان را طوری تنظیم کنید که اولا از عواملی که باعث بروز تنش می‌شود، پیشگیری شود و ثانیا در شرایط بروز تنش، زمینه کاهش آن را فراهم کنید. از خودتان بپرسید سهم من در به وجود آمدن شرایط عصبانیت و بددهنی همسرم چقدر است؟ درواقع چه چیزهایی را رعایت نمی‌کنید که موجب درگیری بیشتر می‌شود؟ مثلاً نابلدی در نحوه گفت‌و‌گو، ادامه دادن بحث در مواقع پرهیجان، انتقاد غیر منصفانه و...؟ افراد ذاتا بددهان به دنیا نمی آیند وتحت تاثیر محیط ونوع تربیت خانوادگی و جود دوستان و اطرافیان بد دهن و.. باعث به وجود آمدن این عادت میشود از طرفی افرادی که بد دهن هستند می توانند به راحتی دیگران را تحت تاثیر قرار دهند و بترسانند. گاهی با بددهانی میخواهد بگوید حق با اوست . گاهی با این رفتار احساس بزرگ شدن و بلوغ می کنند. - از خودتان سوال کنید همسر من با بددهنی چه مزایایی کسب می کند؟ تخلیه خشم؟ تاثیر گذاشتن بر من تا به میل وی رفتار کنم؟ ترساندن دیگران؟ انجام ندادن برخی وظایف؟ و یا اجبار دیگران به پذیرفتن عقاید خود؟ شما باید مزایای بددهانی همسرتان را شناسایی و تا حد امکان آن را قطع کنید درسته که همسر شما در لحظاتی بد دهانی میکند ولی حتما لحظاتی، هم وجود دارد که خوش اخلاق است عکس العمل شما در چنین لحظاتی بسیار مهم است. باید به شیوه مثبت پاسخ دهید. باید به گونه ای عمل کنید که وی تشویق به ادامه این رفتارها شود. بگویید که وقتی اینگونه صحبت میکند چقدر برای شما دلنشین است خودتان الگو باشید . با خوش اخلاق بودن وزیبا صحبت کردن بهش یاد بدید که چطور صحبت کنه . محبت کردن رو با محبت کردن بهش یاد بدید با الفاظ مناسب خطابش کنید همیشه از پسوند( جان ) دنبال اسمش استفاده کنید . مطمعن باشید میتونید با اخلاق خوبتون تاثیر مثبتی بر رفتار ایشون بزارید فقط باید صبور باشید حتما مقاله ای که در دو سه روز اخیربا عنوان با بد دهنی شوهرم چه کنم در سایت گذاشته شده رو مطالعه کنید موفق باشید

1395/10/04