سلام. وقت بخیر
این حالت معمولا وقتی اتفاق می افتد که شما هیجانات منفی ( غم، رنجش، خشم و... ) شدیدی را احساس می کنید. یعنی چون آن موضوع برای شما مهم است و زمانی که شروع به صحبت کردن درباره آن ها می کنید، به شکلی دوباره آن ها را حس و تجربه می کنید، تظاهرات بیرونی آن مانند گریه کردن یا برافروخته شدن خود را نشان می دهند.
اینکه در زمان های عادات ماهانه و یا بیماری تحریک پذیرتر از شرایط عادی هستید، کاملا طبیعی است چرا که درد و شرایط بیماری روی خلق و روحیه نیز اثر می گذارند. در زمان های بیماری سعی کنید با خودتان مهربان باشید و در نظر داشته باشید که شرایط بیماری سخت و دشوار ولی موقت است. بحث ها یا گفتگوهایی که حوصله و انرژی زیادی از شما می گیرند را تا حد امکان به زمانی موکول کنید که درد زیاد نداشته باشید و بهتر شده باشید.
برای اینکه بتوانید در زمان صحبت کردن بغض وگریه خود را کنترل کنید ابتدا لازم است از تلنبار شدن موضوعات درون ذهنتان خودداری کنید. با توجه به اینکه درون گرا هستید شاید این کار برایتان در ابتدا سخت باشد.برای مثال اگر وقتی شخصی باعث رنجشتان می شود تلاش کنید همان بار اول به او بگویید، این کار برایتان راحت تر است و هیجانی منفی کمتری دارد ولی وقتی چندین بار پیش می آید و شما خیلی عصبانی یا رنجیده هستید احتمال بیشتری دارد زمان صحبت کردن هیجانی شوید.
موردی بعدی این است که اگر یک گفتگو برایتان خیلی مهم است، تلاش کنید خودتان را برای آن آماده کنید. مثلا از قبل کل حرف هایی که می خواهید بگویبد را بنویسید و فکر کنید آن ها را می خواهید چگونه و با چه ترتیبی بیان کنید و نتیجه گیری یا خواسته شما چیست. به این شکل شما تا حدی قبلا به آن عواطف پرداخته اید و حساب شده و هدفمند صحبت می کنید. افراد زمانی که هیجانی می شوند خیلی منطقی فکر و رفتار نمی کنند و این باعث می شود به نتیجه مدنظر خود نرسند و مخاطب حرف آن ها را متوجه نشود و به آن ها بها ندهد.
اگر پس از تمرین این موارد به نتیجه نرسیدید بهتر است در این خصوص از مشاور کمک بگیرید. تکنیک ها و تمرین عای عملی متنوعی هست که می توانند برایتان توضیح دهند و شما آن ها را انجامدهید تا موضوعتان حل شود.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید