وقت بخیر دوست عزیز
یکی از مسائل اساسی این ارتباط این هست که هزار بار آن چیزی که ازش می ترسیدید رو مطرح کردید هر چه بیشتر بگویید به این معنی نیست که سراغ آن کار نرود اتفاقا زمانی که متوجه میشود که این حساسیت شما و خانواده شما هست بیشتر به سمتش کشیده می شود تا هم ببیند این چیزی که مدام از آن منعش می کنید چیست و از این طریق کمی آن خط قرمزهای خانواده را هم رد کند چرا که میخواهد از این طریق ثابت کند که من بزرگ شدم و چرا حق انتخاب ندارم؟ گاهی اوقات این شرایط گواه یک اعتراض بزرگ است.
مسئله دیگر این است که بهتر است تا شما شرایط خانوادگی، قوانین را برایش توضیح دهید اما در نهایت اجازه دهید تا خودش انتخاب کند اینکه حق انتخاب داشته باشد بسیار مهم است و به او اعتماد به نفس میدهد و به دنبال ایجاد اعتماد به نفس در مصرف سیگار نمی گردد
مسئله دیگر این است که وقتی به صورت آشکار نتوانم کاری که میخواهم را انجام دهم پنهانی آن کارهایی که دوست دارم رو دنبال میکنم پس به سمت پنهان کاری ، دروغ گویی .. می روم
مسئله دیگر این هست که در شرایط سنی هست که بخشی از این شرایط اقتضای سنی اش هست سن نوجوانی رو به افزایش بوده ضمن اینکه در صورت عدم تغییرات مثبت تا 2 سال آینده ممکن است این شرایط حساس تر از پیش هم بشود پس بنابرین به راه حل های زیر فکر کنید
مسئله دیگر این است که در برقراری ارتباط با فرزندان بسیار کوشا باشید اگر میخواهید که توجه به صحبتان بیشتر می شود بیشتر نتیجه مثبت بگیرید
پس حتما ارتباطی سالم را با فرزندانتان شکل دهید یعنی از در دوستی با او وارد شوید
از خودتان بپرسید پیش آمده با هم رستوران بروید مادر و دختری کنار هم بنشینید با هم مراوده داشته باشید از این راه وارد شوید به او پیشنهاد دهید تا با هم کنار هم اوقاتی رو بگذرانید و در این شرایط با یکدیگر صحبت کنید از او بپرسید آیا شرایط برایش خوب پیش میرود؟ چیزی هست که بخواد درباره ش با شما صحبت کند ؟ چیزی هست که بخواد تغییری درش ایجاد کند؟ اوائل ممکن است از شما انرژی زیادی گرفته شود و چندان نتیجه ای نگیرید اما لازم است که از این اوقات بیشتر با هم داشته باشید مثل استخر رفتن، کارهای مشترک انجام دادن هم ارتباط برقرار می کنید و هم متوجه دغدغه هایش می شوید.
بین فرزندان خصوصا اونی که بیشتر از قوانین تبعیت می کند با دیگری به هیچ عنوان تفاوتی قائل نشوید هر فردی با دیگری فرق دارد
خیلی اوقات ما به دنبال رفتارهایی خاموش هستیم تا سرپوشی بر استرس ها نگرانی ها و افسردگی بگذاریم
به هیچ عنوان با پدرش او را تهدید نکنید که پدرت بفهمد تو را می کشد
سعی کنید با همسرتان صحبت کنید تا بین پدر و دختر ارتباط سالمی برقرار شود
و در نهایت حتما از یک روانشناس کمک بگیرید و به دخترتان بگویید که دوست دارد با یک فرد بی طرف که اون شخص روانشناس هست صحبت کند؟ از الان یاد بگیرد برای حل مشکلاتش از روانشناس کمک بگیرد تا اینکه بخواهد سرغ رفتارهای آسیب رسان برود.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید