2794

طلاق

15 بازدید

سلام من ۲۴سالمه ،۱۹سالگی ازدواج کردم با کسی که انقد دستش پر بود از همون روز اول خاطرات رابطه هاش رو تعریف میکرد و من انقد ساده و بچه بودم که میذاشتم پای بیخیالی.تازه یساله فهمیدم چی به چیه.بازار میریم،دوستمو میبینه یا عروسی میریم جنس مخالف دیدنی وایمیسته دید میزنه ابروم رفته.بددهنی میکنه شدید.از همه مهمتر پدر فوت کرده مادرش که از روز اول نابودم کرده طرفش رو میگیره.بهم دروغ میگه و برای خوشحالی مادرش پنهونی ازم همه کار میکنه.خلاصه وار میگم اگه توصیف کنم کتاب میشه.منم شدیدا احساسیم میاد گریه میکنه با حرفاش رامم میکنه.سه بار خاتمه دادم پرونده طلاق رو.الانم شدم ۴۳کیلو انقد غصه میخورم روحیم شده صفر.الانم خونه بابامم دو سه بار زنگ زده و اس داده که مادرم میگه نرو دنبالش پررو میشه اینم بگم عروسیم برام نگرف و خونواده من ساپورت میکنه.خودشم بنگاه دوستش میشینه.چیکار کنم؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۴ جنسیت زن وضعیت تاهل درحال جدایی
! سوال در انتظار پاسخ است .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha