وقت بخیر دوست عزیز
* در وهله اول نحوه آشنایی در فضای مجازی چیزی بوده که بهتر بود صورت نمی گرفت
*مورد بعد ازدواج شما با توجه به نحوه آشنایی تان نیاز به مشاوره پیش از ازدواج داشته است که به احتمال زیاد مورد تایید نمی بود چرا که دو ماه بعد از شروع زندگی مشترک خیانت ها شروع شد که به مدت 7 سال به کرات اتفاق افتاده است
*در این رابطه پر از تنش علامتی از دوست داشتن را نمیبینیم که اگر بود خیانت به دفعات صورت نمیگرفت بار اول اشتباه است دفعات بعدی تکرار اشتباه از خود اشتباه بدتر است و هر بار که به راحتی بخشیده شود مجوز برای بارهای بعدی صادر میشود
*در هیچ کدام از شما دونفر اثری از دوست داشتن نسبت به خودتان دیده نمی شود تا به حال از خودتان پرسیدید که آیا خودتان را دوست دارید؟ و یا همسرتان که بسیار خیانت کرده خودش را دوست دارد که شما انتظار دوست داشته شدن از سوی ایشان را هم دارید؟
* در صورتی که همسرتان به دخترتان یاد هم نمیداد آنچه که دخترتان مرتب شاهدش هست برای اینکه خشم عصبانیت و توهین را یاد بگیرد کافی ست انتظار آرامش را نمیتوان داشت زمانی که نحوه برخورد والدینش را با هم میبییند
*زمانی که ما خودمان مرتکب خطایی میشویم از مکانیسم فرافکنی استفاده می کنیم تا خودمان را از همه چیز عذاب وجدان ها و بدی ها و... مبرا کنیم یعنی میگوییم که اونی که بدی کرده و یا خیانت کرده تو هستی من نیستم و یا تو باعث شدی که من خیانت کنم در حالی که هیچ توجیهی برای خیانت وجود ندارد و یا من مریض نیستم و تو مریضی
*این راهش نیست که شما به منزل مادرتان بروید تا شرایط درست شود چرا که این راه اگر قرار بود جواب دهد تا الان جواب میداد
*هر دو نفر شما هم در برابر هم و هم در برابر دخترتان مسئولیت دارید در دوران دوستی نیستید که دو روز از هم بی خبر باشید رفتارهای مقابله ای هر دو غلط است این شکلی سالمی از رابطه عاطفی نیست
توصه بنده به شما این است که از زوج درمانگر کمک بگیرید در صورتی که تصمیم دارید رابطه را ترمیم کنید اگر به این شکل پیش بروید با آسیب های بیشتری مواجه خواهید شد.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید