2794

سلام وخسته نباشید

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 150 بازدید

ازسن ۱۳سالگیم هیچ لذتی ازدنیا نبردم مادرم پرخاشگر وبددهن بود ودست بزن داشتن هم پدرم هم مادرم مادرم همش دنبال خواهربزرگترم بود میگفت اون خوشگله توزشتی حتی خواهرم ازدواج کرد مادرم کاری کرد طلاق بگیره میگفت اون لایق بهتر از اینهاس که منجرشد خواهرم یکسری اشتباهاتی انجام بده و ابرو وحیثیت ما توکل فامیل و روستا ازبین بره من روهم به زور دادن به پسرعموم وقتی گفتم من قصدازدواج ندارم ۱۲سالم بود اون زمان مادرم گفت کی تورو میادبگیره درصورتیکه من خواستگار زیادی داشتم برعکس خواهرم مثل همسن های خودم نبودم باابرو رفتارمیکردم )(من به پسرعموم محل ندادم بعدعقد کلا رفت و امد نکردم ارتباط نگرفتم تو۱۴سالگی طلاق موگرفتم تو۱۶سالگی بخاطراینکه دیگه تحمل محیط خونمونو نداشتم ازدواج کردم وشوهرمم از قضا توسری خور بود و بچه ننه بااینکه ۱۲سال ازمن بزرگتر بود و باخواهرم جاری هم شدیم خواهرم خیلی تو ذهنم کارکرد که شوهرم ادم بدیه و فلان کلا منو شوهرم باهم دعوا داشتیم مدت دوسال و نیم شوهرم و خونوادشم تقصیرات زیادی داشتن از ترس خونوادش یه روسری نمیتونست برامن بگیره یاجایی تفریح ببرتم مادرش فوشمون میداد *میل جنسی من کلا قبل از ازدواجمون ازبین رفت به هیچ مردی ونه حتی درخلوتم برانگیختگی ندارم این حس نیاز درمن کشته شد قبلا حس نیاز داشتم کاش بشه دوباره این حس رو تجربه کنم چکارکنم که میل جنسیم برگرده ایا امکانش هست ؟؟  مشکلم رفتن به سکس تراپ نیست برانگیخته نشدنه 

اطلاعات تکمیلی

جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

باسلام 
با همه اين سركوب هاي عاطفي كه از كودكي تجربه كرديد خيلي طبيعي است اين اتفاق اينكه احساسات شما ناديده گرفته شده و مدام مورد قياس واقع شديد اسيب هاي رواني و همون كتك ها در روابط ما موثر هستن 
بهتره از مشاور فردي كمك بگيريد و با ترميم اسيب هايي كه داشته ايد فضاي براي برون ريزي هيجانات و احساسات پيدا كنيد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha