2794

لطفا جواب بدین

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 251 بازدید

سلام من ۱۷ سالم هست سه سال پیش به اجبار پدرم ازدواج کردم و الان بعد سه سال هیچ علاقه ای به همسرم ندارم و نسبت بهش سرد هستم و از رابطه باهاش بدم میاد و همچنین شوهرم در رفت و آمد و گفت و گو با آشنایان منو محدود می‌کنه و استقلالم رو میگیره من اگه طلاق هم بگیرم باز پدرم من رو محدود می‌کند و شاید اصلا نزاره طلاق بگیرم من از طلاق به شدت میترسم و به این روال زندگیم عادت کردم رابطم با خانواده همسرم خوبه الا خودش و همچنین من خیلی وابستگی مالی به همسرم دارم و میترسم چگونه استقلال مالی پیدا کنم همسر من علاقه زیادی به فرزند داره و من تنبلی تخمدان دارم و با توجه به بلاتکلیفی در زندگیم قرص هام رو مصرف نمیکنم میترسم بچه دار بشم از طرفی درس میخونم و رشتمم تجربی دو ماه دیگه کنکور دارم فکر میکنم شاید اگر بعد ۱۸ سالگی و رفتن به دانشگاه استقلال پیدا کردم جدا بشم بنظرتون تحمل کنم این زندگی رو راهی هست به شوهرم علاقه مند بشم اگر طلاق بگیرم بعدش چی میشه دید اطرافیان و فامیل به من ؟ چیکار کنم چی یاد بگیرم از الان مستقل بشم وضعیت درسیم هم متوسط ممکن پرستاری قبول شم ولی شوهرم با این رشته مخالف از اون بدتر وقتی شوهرم بهم دست میزنه حالم بد میشه و هیچ حس راحتی باهاش ندارم و روحیه شاد و سرزنده جلوی اون به یک روحیه پرخاشگر و بعضی مواقع ساکت و آروم تبدیل میشه


اطلاعات تکمیلی

سن ۱۷ جنسیت زن شغل محصل وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی

وقت بخیر دوست عزیز
تجربه ازدواج در سن 14 سالگی آن هم بالاجبار برای هر فردی بسیار شرایط سختی را به همراه خواهد داشت و از آن سخت تر گذران زندگی با تحمل است 

یک رابطه سالم آن دسته از ویژگی های مثبت را از شما نمی گیرد و به جاش خصوصیات منفی را به شما اضافه کند شما در کنار طرف مقابل احساس امنیت و آرامش دارید 
اما اینجا انتخاب از بین بد و بدتر است 
توصیه بنده به شما این است برای ادامه تحصیل تلاش خود را بکنید به آنچه که میخواهید و در نظر دارید برسید سعیی کند استقلال خود را در درس، کار پدا کنید خود را قوی و با اعتماد به نفس کنید و با کم زمان در چنین شرایطی تصمیم و انتخاب خود را داشته باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha