سلام وقت بخیر من یه خانوم ۲۴ ساله هستم دوتا بچه دارم یکی دو یکی یه سالش همسرم از من ۱۰ سال بزرگترن من با همسرم زیاد بحث میکنم کنترل روی خشم ندارم با بچه هام زیاد دعوا میکنم چون از سمت شوهرم تحت فشارم و هم خسته میشم و سر ابن موضوع با همسرم خیلی بحث داریم ۴ ساله خونه ی خودمم مشکل واژینیسم داشتم و با استفاده از دیلاتور درمان شدم و البته مشاور همسرم همیشه سرزنشم میکنن که تو داغ انجام رابطه رو به دلم گذاشتی وقتیم بهش میگم دست خودم نبود قبول نمیکنه تجربه تعرض و تو سن کم داشتم و کمبود محبت از طرف مادر و پدر باعث اون مشکل شده بعد یک سال درمان شدم من تو سن کم بخاطر مریض شدن مادرم مواظب خواهر و برادرم بودم بخاطر بحث با اونا حوصله ی بچه های خودمو ندارم خیلی پسرمو دعوا میکنم بعضی وقتا میزنمش خونواده ی درست حسابی ندارم با اینکه وضع پدرم خوبه از لحاظ فرهنگی با خانواده شوهرم متفاوتن با اینکه شوهرم روستایی خیلی خانوادشون خوب رفتار میکنن بهم نارو نمیزنن برعکس خانواده ی من که پدرم سر شوهرم کلاه گذاشت و پولش گرفت و بعد کم کم بهش پس داد این اتفاق تو عقد افتاد از اون موقع تا الآن شوهرم همیشه در هر موقعیتی منوسرزنش میکنه بخاطر پدرم آخه تقصیر من چیه ما همیشه با هم بحث داریم شوهرم آدمیه که زود عصبی میشه منو سرزنش میکنه و من یه آدم بی اعتماد بنفس شدم دلم میخواد مستقل باشم ولی نمیتونم رفتارش با بچه ها خیلی خوبه و اینکه من سرد مزاج و اون گرم مزاج همیشه درباره زنا حرف میزنه در مورد خانومای مطلقه که برش دار فلانی بیار خونه از این حرفاش خسته شدم به هیچ صراطی مستقیم نیس میگه تو منو عقدی کردی زود انزالی داره وبخاطر اون مواد میکشه نمیدونم چطور باهاش حرف بزنم که قانع بشه دست از اینکاراش برداره لطفا راهنمایی کنید
مشاور خانواده
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید