2794

مشکلات عاطفی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 107 بازدید

سلام وقتتون بخیر من با فاصله ی کمی بچه دار شدم همسرم و خونوادش خیلی تمایل داشتن به بچه دار شدنمون ولی خودم خداروشکر دوتا بچه دارم از بعد زایمانم از لحاظ رابطه جنسی مشکل داریم من دیگه مثل قبل نیستم چون فاصله بچه دار شدنمون کم بود و همسرم بدون در نظر گرفتن چیزی به من میگه تو واژنت گشاد شده بهم توهین زیاد میکنه طوری که اعتماد بنفس ندارم میگه تو سینه هات خیلی بد شده یا اندام خصوصیت سیاهه خانومای دیگه اینجوری نیستن میگم خب تو هم پول بده منم برم خرج کنم بعد دوتا بچه میخوای چجوری باشه میگه میخواستی خونه ی بابات اینکاررو بکنی😐 اصلا نمی‌فهمه چی میگی من بچه شهرستانم و همسرم روستایی خیلی بی ادب مدام در مورد زنا حرف میزنه و اندامشون به من میگه روز به روز داری زشت میشی بعد همه این حرفا انتظار داره باهاش خیلی خوب باشم نیازهاشو برطرف کنم احساسات منو در نظر نمیگیره آخه مگه میشه بعد این حرفاش من تن بدم به خواسته هاش رابطه م ق ع دی میخواد من زیر بار نرفتم میگه تو منو دوست نداری از بعد زایمانم بخاطر ضعیف بود دیسک و سیاتیک هموروئید گرفتم همسرم گرم مواجه و من سرد مزاج میگه تو منو با کارهات عقده ای کردی من چیکار کنم توروخدا راهنماییم کنید خسته شدم دیگه احساس میکنم یه آدم بی ارزشم بچه داریم زیر سوال میبره خونه داریم میگه اگه من تورو نمیگرفتم بدبخت میشدی من نجاتت دادم چون میدونه مشکلات خانوادگی داریم این حرفارو میزنه بهم میگه بی عرضه میگه فقط دوست داری بخوری انقد این حرفا رو میزنه معذب روم نمیشه زیاد چیزی بخورم میگم باز بهم گیر میده ولی خودش میگه من این حرفارو نمیزنم بخاطر حرفاش معذرت خواهی نمیکنه اصلا از وقتی بچه دار شدیم اینجوری شده میونش با بچه ها خوبه ولی چون با نن زیاد دعوا میکنه و سرکوفت میکنه من عصبیم و با بچه ها زیاد دعوا میکنم حتی میزنمشون لطفا راهنماییم کنید ممنونتون میشم 

اطلاعات تکمیلی

جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی

وقت بخیر دوست عزیز
شرایط فشرده ای را تجربه کردید دو فرزند پشت سر هم بسیار سخت است اما آمدن آنها به این دنیا انتخاب شما و همسرتان بوده پس بنابرین مسئولیتی بر گردن فرزندان نخواهد بود و امیدوارم که این انتخاب را نکنید که به خاطر رفتارهای اشتباه همسرتان فرزندان را تنبیه کنید در نظر داشته باشید با این شرایط اوضاع به جایی می رسد که دیگه بچه ها حرف شنوی نخواهند داشت چون خاطرشان می آید که کتک می خوردند اما نمی دانند که به چه علتی این اتفاق برایشان می افتاده تحت هیچ شرایطی مجاز به برخورد فیزیکی با آنها نخواهیم بود
همین شرایط پشت سر هم برای آقایان تجربه ای جدید است و گمان می کندد که با آمدن بچه ها توجه از سوی شما به ایشان کم شده است هر انچه که دوست ندارید انجامش دهد را با اوردن دلایل منطقی بگویید که مایل به انجام آن نیستید  شما حق انتخاب دارید و در صورتی که شما بخواهید عملی انجام می شود و نخواهید کسی نمی تواند شما را مجبور کند 
خودتان را همانطور که هستید دوست باشته باشید و زیر تیغ جراحی نبرید آنچه که باید به کمک روانشناس اصلاح شود نحوه فکر کردن همسرتان است که بپذیرد شما برای اینکه به ایشان اثبات کنید که دوستش دارید لازم نیست از خودتان و وضعیت جسمانی تان بگذرید.مدتی با او بحث نکنید وارد چالش نشوید و حرف های تکراری را رها کنید و به ورزش و آرامش خودتان فکر کنید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha