شوهرم چون بچه داره هیچ شوقی برای بچه دار شدنمون نداره

من با آقایی ازدواج کردم که دوتا بچه داره بچه هاش با مادرشونن ولی در هفته یک شب میان خونه ی ما می‌خوابن هرچند که قبل ازدواج قرار بود برای دیدن بچه هاش برن خونه ی پدرشوهرم (چون شغلش آزاده ساعت کاریش هم خیلی آزاده و در طول روز زیاد بچه هاشو میبینه) یکی دو هفته ی اول اینطوری پیش رفت اما بعدش گفت می‌خوام یه شب بچه هام کنارم بخوابن منم دلم سوخت قبول کردم از اون موقع  خونمون می‌خوابن منم با بچه هاش خیلی خوش برخوردم و همیشه میگم و میخندم و باهاشون بازی میکنم اما انگار این شده وظیفه ام و همیشه طلبکاره 

از اول ازدواج مون میگم بچه دار شیم با اینکه می‌دونه من چقد بچه دوست دارم اما انقد بد مخالفت می‌کنه که دلم می‌شکنه 

اصلا هیچ ذوقی نداره برای بچه دار شدنمون نداره حتی وقتی میگم حداقل یک‌ زمانی تعیین کن یا حداقل بیا راجبش حرف بزنیم هیچی نمیگه فقط میگه وقتش نیست بارها بهش گفتم چون تو لذت بچه دار شدن و تجربه کردی اونم دوبار هیچ شوقی نداری معلومه که بچه ی سوم برات هیجان نداره اما میگه نه اینجوری نیست من دوست دارم ولی الان وقتش نیست اما انگار اینو میگه که فقط منو ساکت کنه 

از طرفی سنش داره می‌ره بالا الان ۴۰ سالشه و میگم برای خودتم دیر میشه اما گوش نمیده 

لطفاً راهنماییم کنید