2794

افسردگی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 58 بازدید

از زندگی خسته شدم سه تا بچه شیربه شیر دارم همسرم معتاد بود وقتی حامله بودم به بچه سوم فهمیدم و رفتم خونه بابام دوماه اونجا بودم و مادرم اونجا با زخم زبون هاش واقعا ازارم میداد و همسرم رفت ترک کرد و اومد بعد از اونم رگهای اعصاب مغزش خشک شد و کلا عصبیه سرخودشو میکوبه به دیوار و من از طرف همسرم محبتی که دلم میخواد رو دریافت نمیکنم و بهش سرد شدم وقتی بچه اولم ۲سالش بود بخاطر افسردگی که مادرشوهر وشوهرم باعث شده بودن رفتم و بهم قرص ندادن ولی الان بعضی اوقات واقعا احساس خفگی و تپش قلب دارم جوری که بعضی اوقات بیحال میشم 

۹ساله ازدواج کردم و شوهرم یکبار مسافرت نبره تو شهر مذهبی هستیم ولی امام زاده یا حرم نمیبره شاید یکسال یکبار ببره بهش میگم دوستم نداری ولی میگه دارم با سه تا بچه کوچیک تنها هم نمیتونم جایی برم چون بچه هام ۱و۲و۵سالشونه خیلی از عصبیم هروز گریه میکنم برنامه زندگی پس از زندگی رو میبینم با خودم میگم همه این عذابهامو دوباره قراره اون دنیا  ببینم حالم بیشتر خراب میشه یا بخاطر کم خوندن نماز قراره مجازات بشم عذاب میکشم خیلی فکر و خیال میاد سرم حتی بخاطر اون فکرو خیالات میخندم یا گریه میکنم و عصبی میشم ازپس هزینه مشاوره بر نمیام و نمیتونم برم 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۷ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی

دوست عزیز؛
می تونم درک کنم که در شرایط سختی به سر می برید که هم مایل به درست شدن اوضاع هستید و هم نمی دانید که چطور ممکن است تا این شرایط سرو سامان بگیرد اما حتما شنیده اید که هر کسی با توجه به صبر و تحملی که دارد مورد آزمایش قرار می گیرد این شرایط صبوری زیادی می خواهد که شما آن را بلد هستید.
اما بهتر هست که شرایط را قوز بالا قوز نکنیم از این منظر نگاه کنیم که همسرتان برای ترک اقدام کرده پس الان به مرور زمان شرایط بهتری را می تواند تجربه کند.و یا فرزندانی دارید که با خواست و تمایل شما به دنیا آمده اند پس بیاییم برای اینکه حال بهتری را تجربه کنیم با آنها بیشتر از هر زمان دیگری ارتباط بر قرار کنیم مطمئن باشید که ارتباط با کودکان حال همه مان را خوب خواهد کرد چرا که اندک زمانی ما را فارغ از تمامی مسائل می کند.سعی کنید با فرزندانتان وقت بگذارنید با آنها بیرون بروید معاشرت داشته باشید برایشان کتاب بخوانید ....
چندان درباره کارهای نکرده همسرتان فکر نکنید چرا که جز اینکه شما را غمگین کند نتیجه دیگری ندارد.سعی کنید به این توجه کنید که الان چه کارهایی را انجام می دهد و از آنها شروع کنید و او را برای انجام کارهای دلخواهتان تشویق کنید اینکه مرا تا به حال بیرون نبردی و یا هر چیزی از این قبیل باعث نمی شود که مطابق میل شما عمل کند افرادی که دوره اعتیاد را پشت سر گذاشته اند از نظر عزت نفس و اعتماد به نفس آسیب پذیرند پس سعی کنید به او نشان دهید که چقدر برایتان ارزشمند است و دوستش دارید بابت قدم هایی که برای خودش و شما بر میدارد قدردانش هستید هم به او کمک کردید که مجدد بازگشت نداشته باشد و هم حس بهتری خواهد داشت و هم اینکه به آنچه که شما از او می خواهید متمایل تر می شود. با یک تیر چندین نشان بزنید
اگر شرایط کمک از روانشناس را ندارید اشکالی ندارد با این توصیه ها هم میتوان حال خوب را تجربه کرد سعی کنید ورزش کنید- غذا درست کردن حالتان را خوب می کند- شمع روشن کنید- مطالعه کنید- پیاده روی بروید- هوای تازه استنشاق کنید با افراد جدید آشنا شوید- موزیک گوش کنید -عبادت و شکرگزاری کنید به خودتان هر روز یادآوری کنید که چقدر با ارزش و مهم هستید و خودتان را دوست دارید- زمانی که افکار به شما هجوم می آورد شروع کنید به نوشتن آنها و یک دور آنها را بخوانید و بعد نوشته هایتان را پاره کنید و دور بیندازید بابت اتفاقاتی که باید میفتاده و نیفتاده هم خودتان را سرزنش نکنید  در زمان حال باشید.
در صورتی که تمام این موارد را مرتب انجام دهید مطمئن باشید که نتیجه خواهید گرفت.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha